circular electric wave

circular horn

بوقي دايره اي ~ مقطعي از موجبر دايره اي که ب شکل بوق به سمت بيرون گسترش مي يابد . به عنوان تغذيه گر باز تابنده ها يا عدسيهاي ريز موج به کار مي رود .

circularly- polarized wave

موج قطبش - دايره اي ~ موجي الکترومغناطيسي که بردارهاي ميدان الکتريکي و / يا مغناطيسي آن در هر نقطه يک دايره را تعريف مي کنند . اين اصطلاح معمولاً در مورد امواج عرضي به کار مي رود .

circular magnetic wave

موج مغناطيسي دايره اي ~ نوعي موج مغناطيسي عرضي که خطوط نيروي مغناطيسي آن به شکل دايره هاي متحد المرکز هستند .

circular mil

ميل مدور ( به اختصار سي ميل ) ~ واحد سطح که برابر با سطح دايره اي به قطر 1 ميل ( 0/001 اينچ يا 0/00254 سانتيمتر ) است. براي تعيين مساحت سطح مقطع رساناهاي گرد به کار مي رود .

circular orbit

مدار دايره اي ~ مدار چرخش کامل به دور زمين در ارتقاع ثابت .

circular polarization

قطبش دايره اي ~ نوعي قطبش که در آن بردارهاي موج با دامنه ثابت به طور پيوسته دور يک نقطه مي چرخند .

circular - polarization duplexer

دوسويه ساز قطبش - دايره اي ~ نوعي دو سويه ساز که با استفاده از دو توري بازتابنده و متشکل از شيارهاي فلزي نزديک به هم ، عمل دريافت و ارسال امواج ميليمتري زا همزمان انجام مي دهد . موج قطبش - عمودي فرستنده به وسيله اين دو توري به يک موج قطبش - دايره اي با دو مولفه عمود بر هم و با 90 درجه اختلاف فاز زم ...

circular scanning

پويش دايره اي ~ نوعي روش پويش که در آن چرخش دايره اي آنتن رادار منجر به توليد صفحه يا مخروطي بازاويه راس نزديک به 180 درجه مي شود .

circular trace

ردگيري دايره اي ~ مبناي زمان توليد شده بر اثر اعمال موج سينوسي هم دامنه و هم بسامد ، ولي با 90 درجه اختلاف فاز، به صفحه هاي انحراف افقي و عمودي لامپ پرتو- کاتدي. در نتيجه مسير ردگيري يک دايره است که دامنه سيگنالها به صورت انحرافهاي شعاعي به درون يا بيرون آن ، مشخص مي شود.

circular waveguide

موجبر دايره اي ~ موجبري با سطح مقطع دايره اي .