clicked flip-flop


اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
فليپ فلاپ ساعتدار ~ اتصال دو فليپ فلاپ در آرايش اصلي - پيرو به منظور حذف خازن با ساير عناصر تاخيري . در موقع بالا بودن ولتاژ ساعت ، فليپ فلاپ اصلي اطلاعات ورودي را ذخيره مي کند و با پايين آمدن ساعت آن را به فليپ فلاپ پيرو منتقل مي کند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت clicked flip-flop معنی clicked flip-flop معنی clicked flip-flop به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک clicked flip-flop در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
clocked gate
دريچه ساعتدار ~ مداري منطقي که عمليات قطع و وصل ان توسط پالسهاي ساعت کنترل مي شود .

clocked RS flip - flop
فلي= فلاپ _ آراس ) ساعتدار ~ فليپ فالپي که اگر ورودينشانش ( اس ) ~ آن با آمدن پالس ساعت فعال ~ شود خروجي 1 و اگر ورودي باز نشانس ( آر ) فعال شود خروجي 0 توليد مي کند .

clock frequncy
بسامد ساعت ~ بسامد اصلي پالسهاي متناوبي که عمليات کامپيوتر رقمي را زمانبندي مي کند .

clock rate
آهنگ ساعت ~ آهنگ انتقال بيتها يا کلمه ها از يکي از بخشهاي داخلي کامپيوتر به بخش ديگر .

clock skew
انحراف ساعت ~ نوعي جابجايي فاز که به دليل تاخير متفاوت بخشهاي مختلف سيستم توزيع سيگنال ساعت ايجاد مي شود انحراف بيش از حد خطاهايي را در هنگام پردازش داده ها ايجاد مي کند .

clock track
شيار ساعت ~ شياري ضبط شده که الگوي سيگنال مرجع زمان را در خود دارد .

clockwise capacitor
خازن ساعتگرد ~ نوعي خازن متغير که ظرفيت آن با چرخش ساعگرد صفحه متحرک افزايش مي يابد

clone
همتا ، مقلد ~ دستگاهي الکترونيکي ، معمولاً يک کامپيوتر شخصي ، که به دليل بر خورداري از سيستم عامل مشابه ( oS ) و بنابر اين اجراي نرم افزارهاي مشابه مي تواند کار مدل کامپيوتر ديگري را انجام دهد .

close - control radar
رادار کنترل - دقيق ~ رادار زميني که در شرايط آب و هوايي نامطلوب و ديد ناکافي به زمين نشستن هواپيما کمک مي کند .

close coupling
تزويج تنگاتنگ ~ تزويجي که به دليل نزديکي سيم پيچهاي اوليه و ثانويه ترانسفور مرهاي ( ار اف ) ايجاد مي شود .