closed-loop control system; feedback control system


اصطلاح
برق و الکترونیک
51 حرف
6 کلمه
معانی و توضیحات
سيستم کنترل حلقه-بسته ~ نوعي سيستم کنترل،شامل يک يا چند حلقه کنترل پسخوردي(feedback control loops) ،که پيوسته پاسخ سيستم را با فرامين ورودي مقايسه مي کند. با استفاده از يک حسگر نظير رمزگذار(encoder) ،دورسنج(tachometer) ، يا ترموستات در حلقه ي پسخورد هر گونه اختلاف بين فرمان ورودي و پاسخ سيستم حس شده و سيگنال خطايي توليد مي شود که به قسمت تقويت کننده / کنترل کننده ارسال مي شود.خروجي تقويت کننده سيگنال ورودي موتور يا محرکهاي ديگر را طوري تغيير مي دهد که خروجي آنها سيگنال خطا را صفر کند. کار حسگر ها متناسب با عمل کنترل نظير سرعت،وضعيت يا دما است. سيستم کنترل حلقه بسته دست کم داراي يک حلقه پسخورد است.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت closed-loop control system; feedback control system معنی closed-loop control system; feedback control system معنی closed-loop control system; feedback control system به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک closed-loop control system; feedback control system در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
closed magnetic circuit
مدار مغناطيسي بسته ~ مسير چرخش کامل شارژ مغناطيسي در اطراف هسته فرٌو مغناطيسي .

closed subroutine
زير روال بسته ~ برنامه اي فرعي در کامپيوتر که فاصله اي دورتر از برنامه اصلي (روال)در حافظه ذخيره شده است.ورود ~ به اين زيرروال توسط پرش انجام مي شود و در انتهاي مجددآ به نقطه ي مناسب از روال اصلي برگشت صورت مي گيرد.

closest point of approach
نزديکترين نقطه مجاورت [سي پي اي] ~ اصطلاحي در ناوبري راداري کشتيها براي برآورد نزديکترين فاصله ممکن بين دو کشتي در حال حرکت با حفظ مسير و سرعت خود. چنانچه دو کشتي در مسير موازي و يا در آستانه واگرايي باشند،آنها در نقطه « سي پي اي» قرار دارند. مقدار صفر براي (collision course) قرار دارند. با ترسيم م ...

cloud
ابر ~ توده اي از الکترونها که در اطراف کاتد يک لامپ خلأ و در غياب ولتاژهاي مثبت روي صفحه انحراف يا نمايش در حال چرخش هستند.

cloud absorption
جذب ابري ~ تضعيف تابش الکترومغناطيسي بر اثر جذب توسط ذرات آب موجود در ابر .

cloud attenuation
تضعيف ابري ~ تضعيف تابش الکترومغناطيسي بر اثر پراکندگي در ابرها.

cloud echo
پژواک ابري ~ الگوي پژواک توليد شده روي صفحه ي رادار بر اثر بازتاب سيگنال از ابر.

cloud pulse
پالس ابري ~ پالسي در لامپ ذخيره -باري که در اثر قطع و وصل باريکه الکتروني و به دليل آثار بار فضا توليد مي شود.

clover-leaf antenna
آنتن برگ-شبدري ~ نوعي آنتن فرستنده «وي اچ اف» و همه جهتي که از تعدادي تابنده چهار -عنصري افقي تشکيل شده است که به صورت عمودي و به فاصله نيم طول موج از هم قرار گرفته اند.هر واحد افقي داراي چهار حلقه به شکل شبدر چهار برگي است.بيشترين تابش واحدها در صفحه افقي روي مي دهد.

clutter; background return; radar clutter
آشوب؛برگشت زمينه؛آشوب راداري ~ پژواکهاي نامطلوب که بر اثر عموالي نظير زمين ،دريا ،باران ،اجسام ساکن،پوشال و جنگ الکترونيکي و شن روي صفحه رادار ظاهر مي شوند.