actuating signal

actuating transfer function

تابع انتقال راه انداز ~ تابع انتقالي که سيگنال راه انداز حلقه ي کنترل پسخوردي را به سيگنال متناظر ورودي حلقه ربط مي دهد .

actuator

راه انداز ، متحرک ~ يک موتور ،سيملوله ، يا وسيله با مدار فعال ديگري که انرژي هيدروليک ، يا بادي را به شکلي تبديل مي کندکه منجر به حرکت ياشروع پاسخ مطلوب مي شود . کنترل راه دور تلويزيون نمونه اي از راه انداز است.

acute angle

زاويه ي تند ~ زاويه اي کوچکتر از زاويه ي قائمه و کمتر از 90 درجه .

acyclic

ناچرخه اي ~ فاقد چرخه ي تغييرات منظم .

Ada

آدا ~ زبان رايانه اي استاندارد شده که ابتدا وزارت دفاع امريکا آن را به کار برد.

adaptable

تطبيق پذير ~ مدار يا سيستمي که مي تواند خودش را اصلاح کند . اين کار در يک آدمک با استفاده از حسگرهاي بينايي ، فشار يا لمس انجام مي پذيرد.

adapter

تطبيق دهنده ؛ آداپتور ~ وسيله اي که اتصال الکتريکي يا مکانيکي بين چيزهايي که براي کار با هم عرضه نشده اند برقرار مي کند .

adaptive array - self- phased array

آرايه ي خود تطبيقي - آرايه ي خود - فاز ~ آرايه ي آنتني که در آن هر عضو به صورت مستقل و متناسب با اطلاعات دريافتي از سيگنالهاي ورودي فازدار مي شود. از آن براي هدايت و کانوني کردن خودکار باريکه ،هدايت باريکه برگشتي،و آرايه هاي رادار تطبيقي استفاده مي شود.

adaptive control

کنترل تطبيقي ~ نوعي روش کنترل که طي آن پارامترهاي کنترل سيستم به طور پيوسته و خودکار در پاسخ به متغيير هاي فرايند تنظيم مي شود تا کارايي تجهيزات ميزبان را بهبود بخشند. نمونه ي آن هدايت خودکار کشتي يا هواپيما است .

adaptive control system

سيستم کنترل تطبيقي ~ سيستم کنترل بر اساس مفاهيم تطبيقي.