colloidal graphite


اصطلاح
برق و الکترونیک
18 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
گرافيت کلوييدي ~ گرافيت پودري ، شکلي از کربن که در آب ، گليسرين ، يا حلالهاي ديگر معلق مي شود و به عنوان حفاظ رسانا روي سطوح دروني و بيروني لامپ پرتو- کاتدي يا ساير لامپهاي الکتروني به کار مي رود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت colloidal graphite معنی colloidal graphite معنی colloidal graphite به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک colloidal graphite در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
color
رنگ ~ مشخصه اي از نور که بر حسب درخشايي، طور موج غالب و خلوص مشخص مي شود . درخشايي معرف اندازه درخشندگي است . طول موج تعيين کننده ي رنگمايه است و از حدود A ~ 4000 براي بنفش تا 7000a براي قرمز ( 400 تا 700 nm ~ ) تغيير مي کند . خلوص نيز مربوط به جلا يا سير شدگي رنگ است و ميزان وضوح آن را مشخص مي کند ...

color balance
توازن رنگ ~ تنظيم مدار هاي مربوط به سه تفنگ الکتروني لامپ تصوير رنگي به منظور جبران اختلاف نورافشاني نقاط فسفري سه رنگ روي صفحه ي نمايش لامپ .

color - bar code
رمز ميله اي رنگي ~ نوعي رمز ميله اي که در آن يک يا چند ميله ي رنگي با ميله هاي سياه و سفيد ترکيب شده اند . به اين ترتيب چگالي رمز گذاري دودويي داده هاي چاپ شده روي برچسبها يا خودکالاها به منظور کنترل موجودي و يا مقاصد ديگر افزايش مي يابد .

color - bar generator
مولد ميله - رنگي ~ نوعي مولد سيگنال هاي لازم براي ايجاد الگوي آزمايشي ميله هاي رنگي در کانالهاي مختلف را براي گيرنده تلويزيون رنگي توليد مي کند .

color - bar text pattern
الگوي آزمايشي ميله - رنگي ~ الگويي آزمايشي از ميله هاي عمودي به رنگهاي مختلف که براي بررسي نحوه ي عملکرد گيرنده تلويزيون رنگي استفاده مي شود .

color burst
رگبار رنگ ~ يک رشته نوسان با بسامد زير حامل رنگ نمايي 3/579545 مگا هرتز که به دنبال هر پالس افقي در سيستم تلويزيون رنگي ارسالم مي شود . اين رگبار به عنوان بسامد مرجع براي تليد مورج پيوسته اي با همان بسامد و با فاز قفل شده به آن عمل مي کند .

color - burst pedestal
پايه ي رگبار رنگ ~ مولفه پالسي و مستطيل - شکل که بخشي از رگبار رنگ است .

color code
رمز رنگي ~ سيستمي از رنگها که براي مشخص کردن مقدار يا سرهاي قطعات به کار مي رود . در صنايع الکترونيکي از رمزهاي رنگي استاندار ELA استفاده مي شود .

color comparator , photoelectric color comparator
مقايسه گر رنگ ~ ابزاري فوتو الکتريکي براي مقايسه ي يک رنگ ناشناخته با نمونه ي رنگي استاندارد . رنگ مجهول و رنگ استاندارد را مي توان يک در ميان در محل اندازه گيري قرار داد و يا از دو سيستم اندازه گيري مشابه براي تغذيه ي نشانگر صفر استفاده کرد.

color contamination
آلودگي رنگح ~ باز توليد نامطلوب رنگها در گيرنده ي تلويزيون رنگي بر اساس تداخل مسيرهاي اجزاي رنگ .