color phase detector

color piture signal

سيگنال تصوير رنگي ~ سيگنال الکتريکي اي که اطلاعات کامل تصوير رنگي بجز سيگنالهاي همزماني را در بر دارد. شکلي از اين سيگنال داراي مؤلفه تک رنگ به همراه زير حاملي است که با اطلاعات رنگ نمايي مدوله شده است.

color picture tube

لامپ تصوير رنگي ~ نوعي لامپ پرتو- کاتدي که داراي سه نوع رنگ فسفري متناوب است. با پوشش و تحريک مناسب اين رنگها مي توان تصوير رنگي را در گيرنده ي تلويزيوني تشکيل داد.

colorplexer

ترکيبگر رنگ ~ بخشي از فرستنده تلويزيوني رنگي که در آن با استفاده از ماتريس بندي و تسهيم سيگنالهاي قرمز ، سبز و آبي يک سيگنال تلويزيوني سازگار توليد مي شود.

color primaries

رنگهاي اوليه رنگهاي اصلي قرمز ، سبز و آبي که از ترکيب آنها با نسبتهاي مختلف مي توان تمام رنگهاي ديگر را روي صفحه تلويزيون رنگي به وجود آورد.

color purity

خلوص رنگ ~ عدم حضور رنگهاي نامطلوب در نقاط ظاهر شده روي صفحه ي لامپ تصوير تلويزيون رنگي .

color-purity magnet

آهنرباي خلوص رنگ ~ نوعي آهنربا با واقع در روي گردن لامپ تصوير رنگي که با تغيير مسير باريکه الکتروني موجب بهبود خلوص رنگ مي شود.

color registration

ثبوت رنگ ~ بر هم نهي دقيق تصاوير قرمز ، سبز و آبي براي توليد تصوير رنگي نهايي.

color response

پاسخ رنگ ~ حساسيت يک وسيله به طول موجهاي مختلف نور.

color Dictionarypling rate

آهنگ نمونه برداري رنگ ~ تعدا دفعات نمونه برداري از هر رنگ اوليه در ثانويه در سيستم تلويزيون رنگي .

color saturation; saturation

سير شدگي رنگ ~ درجه اختلاط يک رنگ با سفيد . سير شدگي بالا به منزله کم بودن رنگ سفيد است مانند رنگ قرمز سير . سير شدگي کم نيز به معناي زياد بودن ميزان رنگ سفيد است ، نظير صورتي روشن . دامنه ي سيگنالهاي رنگ نمايي کيو و آي تعيين کننده سير شدگي رنگ در گيرنده تلويزيون رنگي است.