compatibility


اصطلاح
برق و الکترونیک
13 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
سازگاري ؛ هم سازي ~ توانايي سيستم جديد در ارائه ي خدمات ~ به کار بران سيستم قديمي .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت compatibility معنی compatibility معنی compatibility به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک compatibility در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
compatible color television system
سيستم تلويزيوني رنگي همساز ~ سيستمي که با استفاده از آن گيرنده هاي تلويزيوني سياه و سفيد مي توانند تصوير سياه و سفيد را از سيگنال تصوير رنگي ارسال شده دريافت کنند . براي اين منظور اطلاعات تصوير رنگي به يک سيگنال درخشايي و دو سيگنال رنگ نمايي تقسيم مي شود . سيگنال درخشايي معادل با سيگنال تصوير تلويز ...

compatible current - sinking logic
منطق جريان - خورهمساز ( سي سي اس ال ) ~ خانواده اي از مدارهاي مجتمع منطقي که مي تواند به جاي منطق ترانزيستور - ديود ( دي تي ال ) به کار رود .

compatible discrete four - channel sound
صداي چهار - باندي گسسته ي همساز ~ نوعي سيستم صوتي که بين چهار مجموعه ميکروفون در استوديوي ضبط و چهار مجموعه بلند گوي خروجي سيستم ، چهار کانال مستقل در نظر مي گيرد. به اين ترتيب براي ضبط صفحه ها و نوارهاي مغناطيس با اين سيستم ، چهار کانال روي آنها بايد وجود داشته باشد .

compatible integrated circuit
مدار مجتمع هم ساز ~ خانواده اي از مد ار هاي مجتمع که سطوح منطقي ورودي / خروجي و مشخصه کاري آنها با يک يا چند خانواده ديگر از مدارهاي مجتمع سازگار است .

compatible single - sideband system
سيستم تک - کنار باندي همساز ~ نوعي سيستم تک - کنار باندي که بدون هر گونه اعوجاجي توسط گيرنده هاي راديويي معمولي با مدوله کنده ي دامنه ( اي ام ) قابل دريافت است .

compatible stereo system
سيستم استريوي همساز ~ نوعي سيستم استريو که صداي تک - باندي مربوط به نوار کاست يا گيرنده ي راديو را به صورت رضايت بخشي پخش مي کند .

comensated amplifier
تقويت کننده ي جبران شده ~ تقويت کننده ي پهن باندي که گستره ي بسامدي آن با انتخاب عناصر ثابت مدار گسترش يافته است.

compensated-loop impurity
ناخالصي جبران شده ~ ناخالصي پذيرنده يا دهنده در نيمه رسانا که توسط ناخالصي هاي با قطبيت مخالف خنثي شده باشد.

compensated-loop direction finder
جهت ياب حلقه-جبران شده ~ نوعي جهت ياب راديويي با يک آنتن حلقوي که خطاي قطبش آن توسط سيستم آنتن اضافي جبران شده است .

compensation
جبران؛ترميم ~ 1. اصطلاح پاسخ دامنه-بسامد تقويت کننده براي گسترش پهناي باند آن يا يکنواخت تر کردن پاسخ آن روي پهناي باند موجود . 2. وارد کردن اتمهاي دهنده،به داخل نيمه رساناي نوع p يا اتمهاي پذيرنده به داخل نيمه رساناي نوع-N .