constant - current transformer


اصطلاح
برق و الکترونیک
30 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
ترانسفور مر جريان - ثابت ~ ترانسفور مري که در صورت تغذيه از منبع ولتاژ ثابت ، جريان ثانويه خود را به صورت خودکار و عليرغم تغييرات باز ثابت نگه مي دارد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت constant - current transformer معنی constant - current transformer معنی constant - current transformer به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک constant - current transformer در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
constantk filter
پالايه ( کي ) - ثابت ~ نوعي عدسي ريز موج که به صورت کرده دي الکتريک جامد ساخته شده است . هر موج الکترومغناطيسي تخت که روي نقطه اي از کره متمرکز شود ، به صورت باريکه ي موازي از طرف ديگر آن خارج مي شود . ويژگيهاي کانوني سازي آن مشابه با عدسي لونبرگ ( luneberg ) است .

constant - k network
شبکه ( کي ) - ثابت ~ شبکه اي نردباني که حاصلضرب امپدانس سري و شنت آن در گستره ي کار شبکه مستقل از بسامد است .

constant - potenticl accelerator
شتابدهنده پتانسيل - ثابت ~ شتابدهنده اي که با اعمال ولتاژ ( دي سي ) ثابت به لامپ شتاب دهخنده ، يونها يا الکترونهاي پر - انرژي توليد مي کند .

constant - velcity recording
ضبط سرعت - ثابت ~ نوعي روش ضبط صدا که در آن سيگنالهاي ورودي با دامه اي متناسب با عکس بسامد ضبط مي شوند .

constant - voltage power supply
منبع تغذيه ولتاژ - ثابت ~ منبع تغذيه رگوله شده اي که با تغيير خودکار جريان بار ، ولتاژ ( دي سي ) دو سر بار را به ازاي گستره مشخص مقادير مقاومت بار ، ولتاژ خط ، دما و ساير متغير ها ثابت نگه مي دارد .

consultative committee in international telegraphy ant telephony
انجمن مشورتي تلگراف و تلفن جهاني ( سي سي آي تي تي ) ~ انجمني مشورتي که از سوي سازمان ملل متحد به منظور پيشنهاد و معرفي استانداردهاي جهاني براي ارسال داده ها تاسيس شده است . استانداردهاي مخابراتي جهاني نظير v22bis و v22, v21 توسط اين انجمن وضع شده است .

contact
اتصال ، زبانه ي اتصال ، برخورد ~ 1. قسمت رساناي کي رله ، کليد ، يا اتصال دهنده که با تماس با قسمت ديگر موجب قطع يا وصل مدار مي شود . 2. کشف اوليه هواپيما، کشتي ، زير دريايي ، يا خودروهاي دشمن روي صفحه نمايش رادار يا ساير تجهيزات آشکار سازي .

contact bounce
لرزش اتصال ~ قطع و وصل کنترل نشده ، و در عين حال محدود ، اتصالات رله در هنگام بسته شدن آن .

contact force
نيروي اتصال ~ نيروي وارد شده از سوي اتصال متحرک کليد يا رله به اتصال ثابت .

contact gettering
گاززدايي تماسي ~ جذب گاز هاي موجود در لامپ الکتروني بر اثر تماس با لايه گاززداي پاشيده شده در آن .