cryosistor

cryostat

زمپا ، کريوستات ~ وسيله اي براي حفظ دماهاي زمزاييک .

cryotron

کريو ترون ~ وسيله ي قطع و وصلي و کنترل شوند با جريان که بر اساس ابر رسانايي کار مي کند و کاربردهاي بالقوره اي در مدارهاي کامپيوتري دارد .

cryotronics

کريوترونيک ~ شاخه اي از الکترونيک که با طراحي ، ساخت و کاربرد وسايل زمزاييکي سر و کار دارد .

cryptanalysis

تحليل رمز ، رمز شکني ~ فرايند تبديل متن رمزي به متن ساده بدون آگاهي قبلي از کليد رمز .

cryptochannel

کانال رمزي ~ نوعي سيستم مخابراتي کامل و مجهز به وسايل رمز گذاري و رمز گشايي و داراي دو يا چندپايانه ي سيمي يا راديويي .

crytogear

رمز افزار ~ دستگاهي الکترونيکي شامل مدارهاي رمز گذاري و رمز گشايي پيامها به گونه اي که براي دشمن قابل فهم نباشد .

cryptography

رمز نگاري ~ رمز گذاري و رمز گشايي پيامها به منظور ارسال محرمانه ي آنها .

crystal

بلور ~ نوعي ماده ي نيمه رسانا با پيزو الکتريک طبيعي يا مصنوعي ~ که اتمهاي آن از ساختار هندسي منظمي برخوردارند .

crystal activity

کنش بلور ، فعاليت بلور ~ معياري از دامنه ي نوسان يک صفحه ي بلور پيزو و الکتريک تحت شرايط خاص .

crystal blank

بلور آماده ~ نتيجه عمل برش نهايي روي بلور نيمه رسانا يا پيزوالکتريک .