data domain


اصطلاح
برق و الکترونیک
11 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
حوزه ي داده ~ جنبه اي از سيستم هاي رقمي که با شارش داده ها ، قالب داده ها ، معماري تجهيزات و مفاهيم فضاي حالت مشخص مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت data domain معنی data domain معنی data domain به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک data domain در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
data element
عنصر داده ~ واحد اصلي اطلاعات نظير سن ، جنس ، موقعيت جغرافيايي ، تاريخ يا زمان

data encryption
رمز بندي داده ها ~ تبديل داده هاي رايانه اي به شکل نامفهوم براي دريافت کنند گان غير مجاز ، سيستم حفاظت بر اساس کليد رمزي است که به هر مشتري اختصاص مي يابد . داده ها در نقطه ي ارسال با اين کليد رمز بندي و در نقطه ي دريافت رمزشايي مي شوند .

data - encryption unit
واحد رمز بندي داده ها ( دي اي يو ) ~ وسيله ي جانبي در رايانه ها که بلوکهاي متني را با استفاده از کليد خاص به صرت رمزي در مي آورد . عکس اين عمل براي رمز گشايي استفاده مي شود .

data - flow diagram
نمودار جريان داده ها ~ نمايش گرافيکي يک سيستم مخابره داده ها که در آن فرستنده ها ، گيرنده ها ، حافظه ها ف و فرايندهاي انجام شده روي داده ها با تعدادي گره و جريان منطقي داده ها با خطوط رابط بين گره ها مشخص مي شود .

data format
قالب داده ها ، فرمت داده ها ~ چگونگي سازماندهي اطلاعات رقمي در حافظه رايانه . نوعاً فرمت شامل مشخصات ضبط سطح - پايين داده ها و سازماندهي سطح - بالاي پرونده ها است .

data - gandling capacity
ظرفيت داده گرداني ~ بيشترين تعداد و واحدهاي اطلاعاتي که توسط وسيله ي خاص مي تواند ارسال ، دريافت ف پردازش ، ذخيره ، يا به عبارتي روي آن کار شود .

data link
خط ارتباطي داده ها ~ کانال ارسال سيمي ، راديويي ، ~ يا امثال آن براي اتصال تجهيزات پردازش داده ها به پايانه هاي ورودي يا خروجي ف نمايشگر ، يا ساير تجهيزات پردازشگر راه دور .

data logging
جمع آوردي و ثبت داده ها ~ ثبت و چاپ مقدار خروجي حسگرها و تراديسنده ها در فرايندهاي کنترلي مورد استفاده در پالايشگاهها ، نيروگاهها و امثال آن به صورت بلا درنگ و همزمان با رويداد. اين داده ها را مي توان به شکل قياسي روي چاپگر هاي مکانيکي ثبت کرد ، اما در سيستمهاي جديدتر داده ها پس از تبديل قياسي به ر ...

data path
مسير داده ها ~ مسيري که سيگنال تحت پردازش در مدار مي پيمايد . براي جدا سازي و تشخيص محل خطا مي توان اين مير را به صورت طبقه به طبقه رد گيري کرد .

data processing
پردازش داده ها ~ تغيير شکل ، مفهوم ، محل ، و ساير مشخصات داده ها ، پردازش در بر گيرنده ي داده گرداني و ساده سازي داده ها نيز هست .