dead time


اصطلاح
برق و الکترونیک
9 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
زمان مرده ، زمان بيکاري ~ 1. فاصله ي زماني بعد از پاسخ به يک سيگنال يا رويداد که در آن سيستم قادر به پاسخ جديدي نسبت . براي شمارشگر تابش ، اين زمان فاصله ي زماني بعد از شروع شمارش است که در طي آن شمارشگر قادر به شمارش رويدارهاي يوننده ي بعدي نيست . در تراپاسخگر ( ترانسپوندر ) ، زمان مرده ي فاصله ي زناني بعد از شروع يک پالس است که طي آن نمي تواند پالس جديدي را دريافت يا توليد کند . زمان غير حساس نيز نام دارد . 2. فاصله ي زماني بين تغيير سيگنال ورودي در يک سيستم کنترل فرايند و پاسخ به ان .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت dead time معنی dead time معنی dead time به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک dead time در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
dead- time ~ correction , coincidence correction
تصحيح زمان مرده ~ تصحيحي که به اهنگ شمارش يک شمارشگر تابش اعمال مي شود تا احتمال وقوع رويدادهاي يوننده در زمان مرده منظور شود.

deathnium center
مرکز ايست ~ نقصي در آرايش اتمهاي بلور نيمرسانا . مرکز ايست منجر به سهولت توليد و بازترکيب زوجهاي الکترون - حفره مي شود .

de broglie wavelength
طول موج دوبروي ~ طول موج با اندازه حرکت معين در نظريه ي مکانيک کوانتومي يا موجي . اين طول موج برابر با ثابت پالنک تقسيم بر اندازه حرکت ذره است .

debugging
اشکال زدايي ، استراق سمع زدايي ~ 1. حذف خطاهاي کي برنامه ي رايانه اي ~ 2. کشف و از بين بردن وسايل استراق سمع . ابزار اصلي ضد جاسوسي ، گيرنده اي حساس است که مي تواند روي فرستنده هاي راديويي وچک و مخفي تنظيم و به طرف آنها هدايت شود .

debunching
جمع گريزي ~ تمايل الکترونهاي يک باريکه به پراکندگي طولي و عرضي در اثر دافعه ي متقابل آنها . اين اثر بازدهي در لامپهاي مدوله ساز سرعت را کاهش مي دهد .

debye effect
اثر دباي ~ جذب انتخابي امواج الکترو مغناطيسي توسي يک دي الکتريک ، به دليل وجود دو قطبيهاي مولکولي .

debye length
طول ديباي ~ مسافتي که در آن ذره ي پلاسماي مخفي توسط ذرات مثبت احاطه و حفاظت مي شود .

debye- sears effect
اثر دباي - سيرز ~ توليد امواج آکوستيک ~ با نواحي تراکم و شکست يک در ميان و به فاصله ي نيم طول موج ، توسط بلور پيزو الکتريکي که در مد طولي خود در يک مايع ارتعاش مي کند .

decade
دهه ، دهه اي ~ 1. گروه 10 تايي 2. فاصله ي بين هر دو کميتي که نسبت آنها 10 به 1 باشد .

decade box
جعبه قطعه ي دهه اي ~ مجموعه اي از مقاومتها ، پيچکها ، يا خازنهاي دقثيق که مقدار هر يک از آنها با مضربها و زير مضربهاي 10 تغيير مي کند. هر قسمت داراي 10 قطعه ي هم - مقدار است که با يکديگر سري شده اند . مقدرا کل هر قسمت 10 برابر قسمت قبلي است . با تنظيم متناسب کليد 10 حالته براي هر قسمت ، مي توان جعب ...