decineper

decision element

عنصر تصميم گيري ~ مداري که عمل منطقي نظير NOT , OR . AND يا EXCEPT ~ را روي يک يا چند رقم دودويي در ورودي انجام مي دهد و نتايج را در خروجي ظاهر مي کند .

decision table

جدول تصميم گيري ~ جدولي از تمام حالتهاي ممکن براي يک مسئله رايانه اي به همراه عملي که براي هر کدام بايد انجام شود .

declination

ميل ~ ابزاري براي اندازه گيري ~ جهت دقيق ميدان مغناطيسي و تعيين ميل مغناطيسي .

decode

رمز گشايي ~ 1. مکمل عمل رمز گذاري ~ 2. به دست آوردن نمونه ي قياسي از روي سيگنال رقمي اي ~ که آن را نمايش مي دهد .

decoder

رمز گشا ~ 1. شبکه اي ماتريسي براي تبديل اطلاعات رقمي به شکل قياسي به گونه اي که ترکيب وروديهاي آن فقط يک خروجي توليد مي کند . 2. مداري که فقط به يک سيگنال رمزي خاص پاسخ داده و بقيه را رد مي کند . 3. وسيله اي که عمل رمز گشايي را انجام مي دهد . 4. وسيله اي در سيستمهاي صداي چهار باندي که سيگنالهاي رمز ...

decommutation

جاي برگرداني ~ فرايند بازيابي سيگنال مخلوطي که قبلاً به روش جايگرداني توليد شده است .

decommutator

جاي برگردان ~ بخشي از يک سيستم دورسنجي که داده هاي قياسي را از بين قطاري از نمونه هاي مربوط به منابع مختلف ، که روي خط ارتباطي ( آر - اف ) ارسال شده اند ، استخراج مي کند .

decoupling network

شبکه ي تزويج زدايي ~ هر ترکيبي از مقاومتها ، پيچکها ، و خازنها که براي جلو گيري از تزويج ناخواسته ي بين طبقات ، روروي اتصالات منبع تغذيه يا اتصالات مشترک بين دو يا چند مدار قرار داده مي شود .

decoy transponder

تراپاسخگر طعمه ~ راپاسخگري که در صورت تحريک با پالس راداري ، يک سيگنال قوي را به طرف آن بر مي گرداند . در جنگحهاي الکترونيکي ، تراپاسخگر ها سيگنالهاي بزرگ و گمراه کنننده روي صفحه ي رادار دشمن توليد مي کنند .

decrement

کاهيدگي ، ضريب ميرايي ~ 1. کميتي که به اندازه ي آن يک متغير کاهش مي يابد . 2. demping factor .