definition


اصطلاح
برق و الکترونیک
10 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
وضوح ، تعريف ~ 1. ميزان وفاداري تصوير توليد شده توسط گيرنده هاي تلويزيوني و نمابر به تصوير اصلي ~ 2. ميزان تعريف جزئيات خطوط ريز در يک مدار چاپي متناوب با نقشه اصلي 3. ميزان وفاداري به جزئيات در تصوير باز توليد شده .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت definition معنی definition معنی definition به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک definition در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
deflection
انحراف ~ جابجايي باريکه ي الکتروني از مسير مستقيم خود توسط ميدان الکترو مغناطيسي يا الکتروستاتيکي .

deflection coil
پيچک انحراف ~ حالت نا کانوني در لامپ پرتو کاتدي که با افزايش انحراف ميزان آن بيشتر مي شود ، زيرا باريکه با شيب بيشتري با صفحه بر خورد مي کند و با نزديک شدن به لبه هاي صفحه ف شکل نقطه نيز به حالت بيضوي مي گرايد .

deflection electrode
الکترود انحراف ~ الکترودي که پتانسيل روي آن يک ميدان الکتريکي توليد مي کند که منجر به انحراف باريکه ي الکتروني مي شود .

deflection factor
ضريب انحراف ~ عکس حساسيت انحراف در لامپ پرتو کاتدي . اين ضريب براي انحراف الکترومغناطيسي بر حسب آمپر بر اينچ و براي انحراف الکترو ستاتيکي بر حسب ولت بر اينچ بيان مي شود .

deflection plane
صفحه ي انحراف ~ صفحه اي عمود بر محور لامپ پرتو - کاتدي که در بر گيرنده ي مرکز انحراف است .

deflection sensitivity
حساسيت انحراف ~ ميزان جابجايي باريکه ي الکتروني روي صفحه ي هدف يا صفحه ي نمايش لامپ پرتو - کاتدي به ازاي واحد تغيير در ميدان انحراف . معمولاً بر حسب اينچ بر ولت اعمال شده به الکترودهاي انحراف يا اينچ بر آمپر در پيچک انحراف بيان مي شود . حساسيت انحراف عکس ضريب انحراف است .

deflection voltage
ولتاز انحراف ~ ولتاژ اعمال شده به زوج الکترود انحراف به منظور توليد ميدان الکتريکي .

deflection yoke , yoke
يوغ انحراف و يوغ ~ مجموعه اي از يک يا چند آهنرباي الکتريکي واقع در اطراف گردن لامپ باريکه - الکتروني که با توليد ميدان مغناطيسي موجب انحراف يک يا چند باريکه ي الکتروني مي شوند .

deflection - yoke puliback
عقبگرد يوغ ~ انحراف ~ 1. در لامپ تصوير رنگي به فاصله ي بين وضعيتي از يوغ که خلوص رنگ در آن بهينه است . و بيشترين حد ابجايي يوغ اطلاق مي شود . 2. در لامپ تصوير سياه و سفيد ، به بيشترين مسافتي گفته مي شود که يوغ در امتداد محور لامپ بدون ايجاد سايه مي تواند جابجا شود .

defocus
ناکانوني کردن ~ منحرف کردن پرتوهاي - ايکش ، الکترونها ، نور ، يا ساير تابشها از حالت کانوني و تمرکز دقيق روي موضوع مورد مشاهده .