algorithm


اصطلاح
برق و الکترونیک
9 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
الگوريتم مجموعه اي از قواعد خوش - تعريف براي حل مسئله در چند مرحله ي معين .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت algorithm معنی algorithm معنی algorithm به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک algorithm در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
alias
نام مستعار نام جانشين براي عنصر داده اي معلوم يا نقطه ي معمولي در برنامه ي رايانه اي .

alias frequency
بسامد کم برداري بسامد کوچکتر و نادرستي که در هنگام نمونه برداري از يک سيگنال متناوب با آهنگ کمتر از دوبار در دوچرخهبه دست مي آيد .

aliasing noise
نويز کم برداري مؤلفه اعوجاجي که اگر بسامدهاي موجود در سيگنال نمونه گيري شده بزرگتر از نصف آهنگ نمونه برداري باشند ، به وجود مي آيد .

align
همتراز کردن تنظيم دو با چند بخش از يک مدار يا سيستم به گونه اي که کارهايشان به صورت صحيح همزمان شود . با ميزان سازي درست عناصر تنظيمگر در مدارهاي تنظيم شده مي توان پاسخ مطلوب را براي تجهيزات با تنظيم ثابت و نيز امکان ردگيري را براي تجهيزات تنظيم شونده فراهم کرد.

aligner
همتراز ساز ابزاري که براي انتقال الگوهاي ليتوگرافي ، از نقاب نوري به پولک نيمرسانا در فرايند ساخت قطعات نيمرسانا به کار مي رود . چهار نوع همتراز ساز متداول عبارتند از : تماسي ، مجاورتي ، تصويري، و پله اي . همتراز سازهاي تماسي ، نقاب نوري را مستقيما با پولک مماس مي کنند و احتمال آلودگي با ذرات در آن ...

aligning plug
اتصال همترازي اتصالي در مرکز پايه ي لامپ الکتروني که داراي يک دنده ي بيرون زده است تا مانع از قرار گيري نادرست لامپ در جاپايه ي خود شود .

alignment
همترازي فرايند همتراز کردن .

alignment pin
سوزن همترازي سوزني که موجب قرارگيري صحيح لامپ در جاپايه ي خود و يا قرارگيري صحيح رابط هاي اتصال مي شود.

alkali metal
فلز قليايي فلزاتي نظير ليتيم ، سزيم، يا سديم که از مشخصه هاي فوتوالکتريکي آنها در لامپ هاي نوري و دوربين هاي تلويزيوني استفاده مي شود.

alkaline battery - transistor battery
باتري قليايي - باتري ترانزيستوري ~ نوعي باتري که از بسته بندي و اتصال سري دو يا چند پيل قليايي در يک بدنه ي محکم و گرفتن سرهاي مثبت و منفي به دست مي آيد. ولتاژ بي باري اين باتري بزرگتر از خروجي 1/5 ولتي هر يک از پيل هاي قليايي است . نمونه ي آن باتري 9 ولتي است که داراي شش پيل است و براي تغذيه ي مدا ...