DINjack

DINplug

سرکابل تر ( دين ) ~ رده اي از اتصال دهنده هاي نر پنج - سيمه بر اساس استاندارد اروپايي ( دين ) که در رايانه ها ، ضبط صوتها و قطعات صوتي به کار مي رود .

diode

ديود ~ 1. قطعه نيمرساناي دو سر ( يکسو کننده ) که مشخصه ولتاژ - جريان آن داراي رفتار غير خطي است . ديود جريان را در يک جهت عبور مي دهد ( باياس مستقيم forward bias ~ ) اما در جهت مخالف آن را رد مي کند _( باياس معکوس reverse dias ~ ) سرهاي آن آند ( anode ~ ) و کاتد ( dathode ~ ) ناميده مي شوند . دو نو ...

diode characteristic

مشخصه ي ديود ~ منحني پاسخ ديود به ولتاژهاي مستقيم و معکوس در محدوده ي مشخص .

diode -connected transistor

ترانزيستور اتصال- ~ ديودي ~ نوعي ترانزيستور پيوندي دو قطبي که بين و کلکتور آن به هم متصل شده است و ديود را به وجود مي اورند . معمولاً در مدارهاي مجتمع نيز ديود با اتصال کوتاه دو سر ترانزيستور ساخته مي شود .

diode demodulator , diode detector

مدوله زداي ديودي ، آشکار ساز ديودي ~ مدوله ردايي که از يک يا چند ديود تشکيل مي شود و ميانگين خروجي يکسو شده آن متناسب با مدوله سازي اصلي است .

diode gate

دريچه ديودي ~ دريچهخ ي ( آند ) ( AND) ~ که از تعدادي ديود به عنوان عناصر قطع و وصل کننده استفاه مي کند .

diode limiter

محدود ساز ديودي ~ مداري که در آن يک ديود مانع افزايش مقدار اوج سيگنالها از حد معيني مي شود .

diode logic

منطق ديودي ~ رده اي از مدارهاي منطقي که آرايش ديود در سرهاي ورودي آنها به گونه اي است که يا تغيير ولتاژ باياس هر ديود مي توان آن را قطع يا وصل کرد.

diode matrix

ماتريس ديودي ~ ماتريس از ديودها بين مجموه اي از اتصالات ورودي و خروجي که معمولاً براي تبديل رمز ها استفاده مي شود .

diode mixer

مخلوط کن ديودي ~ نوعي مدار مخلوط کن با استفاده از يک ديود نيمرسانا . عموماً به اندزه اي کوچک است که مي تواند مستقيما در خط انتقال ( آر اف ) جا داده شود .