dissipation


اصطلاح
برق و الکترونیک
11 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
اتلاف ؛ مصرف ~ تلف شدن ناخواسته ي انرژي ، عموماً بر اثر تبديل به گرما . بنابراين حد مجاز اتلاف کلکتور يک ترانزيستور بر حسب وات برابر با بيشترين انرژي تبديل شده به گرما در محل الکترود کلکتور است بدون آنکه آسيبي به ترانزيستور وارد شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت dissipation معنی dissipation معنی dissipation به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک dissipation در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
dissipation factor
ضريب اتلاف ~ عکس ضريب کيو.

dissipation line
خط اتلاف ~ قطعه اي از سيم نيکروم يا فولاد ضد زنگ که به عنوان امپدانس پاياني غيرالقايي و به منظور اتلاف کيلوواتها انرژي در آنتن فرستنده ي لوزي گون به کار مي رود.

dissociative recombination
بازترکيب تفکيکي ~ به دام اندازي الکترون توسط يون مولکولي مثبت . الکترون با يون ترکيب ده و آن را به دو اتم خنثي تفکيک مي کند.

dissolve
حل کردن ؛ ديزالو ~ ادغام دو سيگنال تلويزيوني به گونه اي که همزمان با ناپديد شدن يک صحنه ، صحنه ديگر به آهستگي ظاهر مي شود.

dissonance
بد آهنگي ~ ترکيب آزار دهنده ي صداي هماهنگها هنگامي که نتهاي موسيقي خاصي همزمان نواخته مي شوند.

distance measuring equipment
تجهيزات مسافت سنجي [ دي ام اي] ~ سيستم مسافت سنجي دو سويه در هواپيما که شامل يک پرسشگر هوابرد و يک تراپاسخگر زميني است. پرسشگر هوابرد پالسهاي 1 کيلو وات ، 3/5 ميکرومتر را با آهنگ 30 / سي در يکي از 126 کانال باند 1150 - 1025 مگاهرتز ارسال مي کند. تراپاسخگر پاسخ را با مشخاصت مشابه روي کانال پرش است ، ...

distance resolution
قابليت تفکيک فاصله ~ توانايي سيستم رادار در تشخيص دو هدف نزديک به هم ( هواپيما يا کشتي) . يک سيستم با قابليت تفکيک ضعيف هر دو هدف را به صورت پژواک واحد روي صفحه ي « پي پي آي» plan position indicator ~ نمايش مي دهد. در حالي که سيستم با قابليت تفکيک بالا دو هدف نزديک به هم را از فاصله ي دور به خوبي ج ...

distortion
اعوجاج ~ 1. هر گونه تغيير نامطلوب در شکل موج سيگنال . 2. هر گونه عدم تناسب و انحراف تصوير نسبت به صحنه اصلي.

distortion analyzer
تحليلگر اعوجاج ~ نوعي تحليلگر که اعوجاج هماهنگي کل يک سيگنال شنيداري را اندازه مي گيرد . براي اين منظور بسامد اصلي سيگنال را توسط پالايه ي باند ~ نگذر باريک حذف مي کند و دامنه ي مولفه هاي بسامدي باقيمانده را با دامنه بسامد اصلي مقايسه مي کند .

distortion
اعوجاج سنج ~ ابزاري که با حذف بسامد اصلي سيگنال سينوسي و اندازه گيري هماهنگيهاي باقيمانده ميزان اعوجاج آن را اندازه مي گيرد .