Early effect


اصطلاح
برق و الکترونیک
12 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
اثر ارلي ~ کاهش پهناي موثر بيس ترانزيستور دو قطبي در اثر افزايش پهناي پيوند PN کلکتور - بيس با ولتاژ دو سر آن اين اثر توسط ج . م . ارلي کشف شد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت Early effect معنی Early effect معنی Early effect به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک Early effect در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
earphone
گوشي ~ نوعي تراديسنده ي الکتروآکوستيک سبک و کوچک که داخل گوشي قرار مي گيرد و کار آن مشابه با هدفون يا گيرنده ي تلفن است . عمدتاً در سمعک ها استفاده مي شود .

earphon coupler
تزويجگر گوشي ~ نوعي کاواک که براي آزمايش گويشها تغيير شکل داده شده است . با نصب ميکروفون در داخل کاواک فشار آن اندازه گيري مي شود .

earthshine
زمين تاب ~ روشنايي ضعيف بخش تاريک هلال ماه در اثر بازتاب نور خورشيد توسط زمين .

earth-stabilized vehicle
فضا پيماي زمين - پايا ~ فضا پيمايي که همواره يک محور آن به طرف مرکز زمين است .

earth-surface potential
پتانسيل سطح - زمين ( اي اس پي ) ~ ولتاژي که در اثر نوسانهاي ميدان مغناطيسي زمين در سطح آن توليد مي شود .

E-beam generator
مولد باريکه ي ( اي ) ~ مولد باريکه ي نازک الکتروني که مي تواند مستقيماً عناصر مدار - مجتمع را روي پولک نيمرساناي پوشيده از فوتورزيست ترسيم کند يا در فرايند ساخت ic از طريق ماسک به سطح پولک بتابد .

EBICON( Electron Bombardment induced conductivity )
آبيکون ( رسانايي القا شده با بمباران الکتروني ) ~ نوعي لامپ دوربين تلويزيوني که ساختمان صفحه ي هدف آن تفاوت عمده اي بالامپهاي اوراتيکون و ويديکون دارد .

ebullator
ابولاتور ~ نوعي سيستم سرمايشي که در آن عامل سرمايشي فلورو کربن دماي ثابتي را علي رغم تغييرات شديد دماي محيط بيرون بر قرار مي کند در نوسان ساز کلايترون و هنگامي که به بسامد ثابتي نياز است ، از اين سيستم استفاده مي شود .

Ecell, electrolytic cell
پيل ( اي ) پيل الکتروليتي ~ نوعي وسيله ي زماني که مجموع جريان - زمان تابع الکتريکي را به مجموع معادل تا حداکثر چندين هزار ساعت ميکرو آمپر تبديل مي کند. داراي الکترود مرکزي از جنس طلاست که با الکتروليت احاطه شده است و ظرف نقره اي آن نيز به عنوان الکترود دوم عمل مي کند. طرز کار آن مشابه با کولن سنج ک ...

echo
پژواک ~ 1. موج بازتابيده در اثر عدم تطبيق امپدانسها که تاخير زماني و اندازه ي آن در حدي است که به صورت موج متمايز با موج ارسال تلقي مي شود . 2. سيگنال رادار بازتاب شده از هدف ، يا رد آن روي صفحه ي نمايش لامپ پرتو - کاتدي در گيرنده ي رادار 3. موج صداي بازتاب شده از سطوح سخت . 4. G host signal ~ .