electronic controller


اصطلاح
برق و الکترونیک
21 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
کنترل کننده الکترونيکي ~ دستگاه يا سيستم الکترونيکي براي کنترل يک محصول ، و وسيله برقي ، ابزار، يا سيستم . نمونه هاي آن عبارت اند از کنترل کننده هاي برنامه پذير ، ريز کنترل کننده ها ، رايانه هي صنعتي ، رايانه هاي شخصي، و سنجه هاي تابلويي با مدار نقطه تنظيم براي کنترل فرايند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت electronic controller معنی electronic controller معنی electronic controller به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک electronic controller در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
electronic counter
شمارنده ي الکترونيکي ~ مدار يا وسيله اي که داراي مدارهاي الکترونيکي براي شمارش است . فليپ - فلاپ يا بس - ارتعاشگر دو پا يا ساده ترين شکل شمارنده هاي الکترونيکي اند . با اتصال داخلي اين مدارها مي توان طبقات شمارشگر بيشتري ايجاد کرد .

electronic counter - countermeasures , electromagnetic counter -countermeasures
عمليات ضد جنگ الکترونيکي ( اي سي ام ) پاد - پاد سنجي الکترونيکي ~ پاسخ نظامي تدافعي يا تهاجمي به تلاشهاي دشمن براي ايجاد ختلال در کار رادارها و ارتباطات راديويي با استفاده از مدارهاي ( آر - اف ) پهن باند و روشهاي مختلف مدوله سازي . اين پاسخ شامل تغيير روشهاي مدوله سازي ، تنظيم دوباره ي فرستنده ها ، ...

electronic countermeasures
جنگ الکترونيکي ( اي سي ام ) ~ پاد سنجي الکترونيکي ~ فعاليتهاي اخلالگرانه براي از کار انداختن رادارهاي تجسسي و کنترل آنتن دشمن و يا فلج کردن ارتباطات راديويي از طريق ارسال نويز پهن باند پرتوان . با استفاده از تقويت کننده هاي لامپي موج - رونده مي توان روي گستره ي وسع بسامدي رادار ، نويز ايجاد کرد. هم ...

electronic data processing
داده پردازي الکترونيکي ( اي دي پي ) ~ داده پردازي خودکار توسط رايانه يا ساير تجهيزات الکترونيکي .

electronic design interchange format
قالب تبادلي طراحي الکترونيکي ( اديف ) ~ نوعي زبان مبادله ي استاندارد براي اطلاعات طراحي .

electronic engineering
مهندسي الکترونيک ~ عملي که با کاربردهاي عملي الکترونيک سرو کار دارد .

electronic fuel injection
تزريق سوخت الکترونيکي ~ تزريق سوخت تحت فشار و با کنترل الکترونيکي به موتور خودرو يا کاميون .

electronic funds transfer
انتقال پول الکترونيکي ( اي اف تي ) ~ انتقال پول از يک حساب بانکي به حساب ديگر توسط رايانه .

electronic game
بازي الکترونيکي ~ نوعي مستقل بازيهاي ويدئويي که داراي صفحه ي نمايشگر اختصاصي خود است که توسط ريز پردازنده کنترل مي شود. انواع کوچک و جيبي آن با استفاده از باتري تغذيه مي شوند و شکلها و وعالئم متحرک را براي بازي روي صفحه ي نمايش بلور - مايع خود توليد مي کنند .

electronic heating
گرمايش الکترونيکي ~ عمل گرم کردن با استفاده از جريان ( آر اف ) که توسط نوسان ساز ترانزيستوري يا منبع معادل توان ( آر اف ) توليد مي شود .دونوع گرمايش الکترونيکي عبارتند از گرمايش القايي براي فلزات و گرماي دي الکتريکي براي غير فلزات .