electronic motor control


اصطلاح
برق و الکترونیک
24 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
کنترل الکترونيکي موتور ~ کنترل موتورهاي الکتريکي توسط مدارهاي الکترونيکي . موتورهاي ( ايس ) به وسيله ي تراياک ( triacs ) يا يکسو سازهاي کنترل شونده ي سيليسيمي ( اس سي آر ) ( sillicon controlled rectifiers ( SCRSI ) پشت به پشت ، و موتور هاي ( دي سي ) با استفاده از يکسو سازي هاي کنترل شونده ي سيليسيمي کنترل ميشوند . کنترل سرو موتورهاي ( دي سي ) ( SERVOMOTOR ) که در ماشينهاي ابزار و روباتها استفاده مي شوند . به وسيله ي ترانزيستور هاي توان ما سفت يا دو قطبي انجام مي شود . موتورهاي پله اي ( stopping motors ) را نيز مي توان با استفاده از خروجي کليد هاي مدار مجتمع کنترل کرد و سر انجام موتورهاي ( دي سي ) بدون جاروبک با استفاده از حسگرهاي اثر هال ( all-effect sensors ~ ) در سيم پيچي آنها و مدارهاي قطع و وصل ترانزيستوري کنترل مي شوند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت electronic motor control معنی electronic motor control معنی electronic motor control به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک electronic motor control در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
electronic music
موسيقي الکترونيکي ~ ايجاد طنينهاي موسيقي با استفاده از مولد هاي الکترونيکي صدا و نويز که به تنهايي با همراه با مدارهاي شکل دهي آکوستيک و تجهيزات ضبط صدا استفاده مي شود .

electronic musical instrument
آلت موسيقي الکترونيکي ~ نوعي آلت موسيقي که در آن سيگنال شنيداري به وسيله برگير ( پيکاپ ) يا نوسان ساز شنيداري توليد و پس از تقويت الکترونيکي به بلندگو داده مي شود مانندگيتار الکترونيکي ، ارگ الکترونيکي ، پيانوي الکترونيکي و کاريلون الکترونيکي .

electronic navigation
ناوبري الکترونيکي ~ عمل ناوبري با استفاده از مدارها و تجهيزات الکترونيکي نظير راديو ، رادار ، لوران و ( جي پي اس ) .

Electyronic numerical integrator
انتگرال گير عددي الکترونيکي ( آنياک ) ~ نمونه اي ابتدايي از رايانه هاي رقمي که در سال 1946 و در دانشگاه پنيلونيا به منظور محاسبه ي مسير پرتاب گلوله هاي توپ طراحي و ساخته شد . 17/468 لامپ خلا در آن به کار رفته و مي توانست 5000 عدد را يک ثانيه جمع کند .

electronic organ
ارگ الکترونيکي ~ نوعي آلت موسيقي که با استفاده از مدارهاي الکترونيکي صدايي شبيه به ارگ بادي توليد مي کند .

electronic piano
پيانوي الکترونيکي ~ نوعي پيانو که در آن ارتعاش هر سيم ، ظرفيت يک ميکروفون خازني را تغيير مي دهد و سيگنالي با بسامد شنيداري توليد مي کند که پس از تقويت به بلندگو مي رود .

electronic potentiometer
پتانسيو متر الکترونيکي ~ نوعي مدار پتانسيو متر که توازن آن پيوسته توسط سروو - سيستم الکترونيکي کنترل مي شود .

electronic profilometer
ناهمواري سنج الکترونيکي ~ ابزاري براي اندازه گيري زبري سطوح . در اين وسيله سوزن بر گير بر روي سطوح مورد نظر جا به جا مي شود و ولتاژ متغيري توليد مي کند که پس از تقويت و يکسو سازي به وسيله ي سنجه اي که مستقيماً بر حسب انحراف ميکرواينچي از سطح صاف درجه بندي شده است . اندازه گيري و قرائت مي شود .

electronic relay
رله الکترونيکي ~ مداري الکترونيکي که عمل رله را بدون استفاده از قطعات متحرک انجام مي دهد . نمونه ي آن رله ي حالت جامد است .

electronics
الکترونيک ~ 1. شاخه اي از مهندسي برق که در مورد مدارها و قطعاتي بحث مي کند که سيگنالهاي با بسامد بيش از 50 بر روي 60 ~ هرتز را تقويت ، نوساني ، آشکار ، يکسو ، و پردازش مي کنند که متمايز از مباحث مربوط به توليد ، انتقال ، و مصرف انرژِ الکتريکي است . تحقيق ، توسعه ، طراحي ، ساخت ، آزمايش ، و تغمير قط ...