aluminum gallium arsenide

amateur,ham

آماتور ، غير حرفه اي ، ناشي ~ شخصي که داراي اجازه ي نامه ي معتبر از مراکز رسمي به منظور راه اندازي يک ايستگاه راديويي غير انتفاعي براي مقاصد خدماتي و تفريحي است .

amateur band

باند اماتوري ~ باند بسامدي که منحصراً به اشخاص آماتور اختصاص يافته است .

amateur teleprinting orer radio

دورنگاري آماتوري از طريق راديو ~ روشي که توانايي تصحيح خطا را فراهم مي سازد .

amblent

محيط ~ شرايط محيطي اطراف نظير فشار هوا ، رطوبت و دما

ambient condition

شرايط محيطي ~ وضعيت محيط اطراف

ambient light

نور محيط ~ نور عادي اطراف

ambient-light filter

پالايه ي نور محيط ~ پالايه اي که در جلو.ي صفحه ي نمايش کامپيوتر قرار مي گيرد تا مقدار نور محيطي که به آن مي رسد و بازتاب نور از شيشه ي المپ تصوير کاهش يابد . پالايه ، که عموماً به رنگ تيره است . را مي توان بر صفحه ي شيشه اي لامپ يا پنجره ي ايمني گنجاند و يا به صورت ورقه ي پلاستيکي جداگانه ساخت .

ambient noise

نويز محيط ~ نويز مربوط به محيط معين که کم و بيش از صداهاي پيوسته توليد شده از منابع دور يا نزديک تشکيل مي شود . عموماً نا مطلوب است .

ambient temperature

دماي مجيط ~ دماي هواي ساکن در اطراف مدار يا قطهعه که در حدود نيم اينچي از بدنه شي ء اندازه گيري مي شود .

ambipolar photoconductivity

نور رسانايي دوقطبي ~ نور رسانايي که در آن احتمال به دام اندازي باربرهاي يونيده بر اثر نور در يک نيمرذسانا براي هر دو ماده ي نوع پي يا ان يکسان باشد .