equiphase zone

equipment

تجهيزات ، دستگاه ~ يک يا چند مجموعه مکمل هم که کار واحدي را انجام دهند .

equipotemtial

همپتانسيل ~ ويژگي داشتن پتانسيل يکسان در تمام نقاط .

equipotential line

خط همپتانسيل ~ خطي فرضي در فضا يا محيطي ديگر که پتانسيل تمام آن يکسان است .

epuipotential ~ surface

سطح همپتانسيل ~ سطحي فرضي در فضا يا محيطي ديگر که پتانسيل تمام نقاط آن يکسان است .

equisignal localizer , equisignal beacon radio - range

مکان ياب همسيگنال ، هدايت راديويي همسيگنال ~ سيستم مکان ياب براي هدايت هواپيما که خط مسير آن در مرکز ناحيه ساخته شده از دو سيگنال ارسالي هم - دامنه قرار مي گيرد. هر گونه انحراف از اين ناحيه بصورت عدم قوازن در دامنه سيگنالي ظاهر مي شود .

equisignal zone

منطقه همسيگنال ~ منطقه اي در فضا که در درون آن اختلاف دامنه ي دو سيگنال راديويي ( که معمولاً از يک ايستگاه ارسال مي شوند ) قابل تشخيص نيست .

equivalent dinary digits

ارقام دودويي معادل ~ تعداد ارقام دودويي که معادل با تعداد معيني ارقام دهدهي يا نويسه هاي ديگر است . در هنگام تبديل عدد دهدهي به عدد دودويي ، عموماً تعداد ارقام دودويي حدود 3/3 برابر تعداد ارقام دهدهي خواهد بود . در علامتگذاري دهدهي رمزي َ، معمولاً تعداد ارقام دودويي 4 برابر تعداد ارقام دهدهي است .

equivalent circuit

مدار معادل ~ مداري که از نظر الکتريکي معادل با يک قطعه يا مدار پيچيده تر است .

equivalent noise temperature

دماي نويز معادل ~ دماي مطلقي که در آن يک مقاومت کامل همان مقدار نويز توليد ميکند که يک مقاومت واقعي با مقاومت مشابه در شرايط متعارفي ايجاد مي کند.

equivalent series resistance

القا کنايي سري معادل ( اي اس ال ) ~ القا کنايي موثري که به دليل آثار پارازيتي مدارهاي با قطع و وصل سريع با يک خازن ( ايده آل ) سري مي شود .