amplidyne


اصطلاح
برق و الکترونیک
9 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
آمپليدين تقويت کننده ي مغناطيسي چرخان براي تقويت توان . از ترکيب موتور دي سي و مولد با سيم پيچي و اتصالات جاروبکي خاص ساخته مي شود به گونه اي که تغيير اندک در توان ورودي به ميدان پيچک ها تغييرات بزرگي را در توان خروجي توليد مي کند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت amplidyne معنی amplidyne معنی amplidyne به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک amplidyne در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
amplification
تقويت فرايند افزايش قدرت سيگنال ( جريان ، ولتاژ يا توان ) .

amplification fator
ضريب تقويت نسبت تغيير ولتاژ آند در لامپ الکتروني به تغيير ولتاژ الکترود کنترل که همان تغيير را در جريان آند در صورت ثابت بودن ساير ولتاژها و جريان هاي لامپ ايجاد مي کند .

amplified AGC
« اي جي سي » تقويت شده نوعي مدار کنترل خودکار بهره که در آن ولتاژ کنترل ابتدا تقويت مي شود و سپس به لامپي که بهره ي آن بايد متناسب با قدرت سيگنال ورودي کنترل شود ، اعمال مي شود .

amplifier
تقويت کننده مداري بر مبناي يک عنصر تقويت نظير لامپ الکتروني ، ترانزيستور ، واحد مغناطيسي و ... که قدرت سيگنال را بدون تغيير قابل توجه در شکل موج مشخصه ي آن افزايش مي دهد. تقويت کننده توان را از يک منبع بيروني به سيگنال منتقل مي کند.

amplifier noise
نويز تقويت کننده سيگنالهاي ناخواسته ي موجود در يک تقويت کننده در شرايط جداسازي کامل آن و نبودن سيگنال ورودي .

amplify
تقويت کردن افزايش دادن اندازه .

amplitron
امپلترون نام تجاري شرکت رايتئون ( رايتئون) براي تقويت کننده ي موج - پسرو ميدان - متقاطع در بسامدهاي ميکروويو . يک کاواک آند به همراه پايه ها مدارهاي تشديدگر را شکل مي دهند. خط تسمه اي هر زوج از کاواک و پايه ها را با فاز مخالف تحريک مي کند. بر هم کنش باريکه ي الکتروني و امواج مغناطيسي در مدارهاي تشد ...

amplitude
دامنه مقدار يک کميت متغير در لحظه ي مشخص .

amplitude fading
محو دامنه نوعي محو شدگي که در آن دامنه ي تمام مؤلفه هاي بسامدي سيگنال مدوله شده ي حامل به صورت يکنواخت تضعيف مي شود .

amplitude-frequency response; frequency characterlstic; frequency response; response
پاسخ دامنه- بسامد؛ پاسخ ؛ مشخصه ي پاسخ ؛ پاسخ موج سينوسي نموداري که تغييرات بهره يا افت يک مدار يا سيستم را بر حسب بسامد نشان مي دهد.