filament

ilament current

جريان فيلامان ~ جريان داده شده به فيلامان لامپ الکتروني به منظور توليد گرما.

filament emission

گسيل فيلاماني ~ آزاد شدن الکترون از فيلامان گرم لامپ الکتروني .

filament resistance

مقاومت فيلامان ~ مقاومت فيلامان لامپ الکتروني بر حسب اهم . در فيلامانهاي فلزي مقاومت تابعي از دماست به گونه اي که مقاومت فيلامان داغ چندين برابر مقاومت فيلامان سرد است.

filament transfrment

ترانسفورمر فيلامان ~ ترانسفورمر کوچکي که جريان فيلامان يک يا چند لامپ الکتروني را تامين مي کند.

filament voltage

ولتاژ فيلامان ~ ولتاژي که به سرهاي فيلامان لامپ الکتروني وارد مي شود.

filament winding

سيم پيچ فيلامان ~ سيم پيچ ثانويه ي يک ترانسفورمر توان که تغذيه ولتاژ فيلامان يا گرم کننده ي « اي سي» در يک يا چند لامپ الکتروني را بر عهده دارد.

file

پرونده ؛ فايل ~ مجموعه اي از اطلاعات و رکوردهاي مرتبط که در حافظه رايانه ، ديسک يا نوار مغناطيسي ذخيره شده است .

file server

فايل سرور ؛ پرونده نگهدار ~ رايانه اي از رده ي رايانه هاي بزرگ يا کوچک و با حجم قابل توجهي حافظه که برنامه ها ، پايگاههاي اطلاعاتي و ساير داده هاي قابل اشتراک در شبکه اي از رايانه ها را در خود ذخيره مي کند.

file transfer protocol

قرارداد انتقال پرونده [ اف تي پي] ~ مجموعه اي از قواعد براي انتقال پرونده هاي اطلاعاتي از رايانه اي به رايانه ي ديگر .

filled band

باند پر ~ باند انرژي اي که هر تراز آن با يک الکترون پر شده است.