fixed - frequency transmitter


اصطلاح
برق و الکترونیک
29 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
فرستنده ي بسامد - ثابت ~ فرستنده اي که براي کار در بسامد حامل معين طراحي شده است.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت fixed - frequency transmitter معنی fixed - frequency transmitter معنی fixed - frequency transmitter به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک fixed - frequency transmitter در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
fixed - point arithmetic
حساب مميز - ثابت ~ 1. نوعي روش محاسبه ي رايانه اي که در آن به دليل ثابت بودن موقعيت نقطه ي اعشار يا مميز ، محل آن در محاسبات منظور نمي شود . 2. نوعي حساب که در آن عملوندها و نتايج کليه ي عملات رياضي بايد طوري مقياس بندي شوند که مقدارشان بين مقادير ثابت معلوم قرار گيرد.

fixed- point calculation
محاسبه ي مميز - ثابت ~ نوعي محاسبه ي رايانه اي که در آن محل نقطه ي اعشار يا دودويي هر عدد ، ثابت در نظر گرفته مي شود.

fixed- point system
دستگاه مميز _ثابت ~ دستگاهي که در آن محل هر مميز نسبت به انتهاي جملات عددي ثابت فرض مي شود.

fixed resistor
مقاومت ثابت ~ مقاومتي با مقدار ثابت .

fixed station
ايستگاه ثابت ~ ايستگاه زميني دائمي که به عنوان پايگاه در مخابرات ماهواره اي استفاده مي شود.

fixed word length
طول کلمه ي ثابت ~ طول يک کلمه ي رايانه اي که همواره شامل تعداد ثابتي رقم يا نويسه است.

fixture
اسباب ثابت ، فيکسچر ~ ابزاري ثابت و قابل حمل که به صورت موقت قطعاتي را به شکل مناسب ترازبندي و نگهداري مي کند تا کارهاي بعدي نظر لحيمکاري ، جوشکاري ، يا پرچ به صورت همگن ومنطبق با طراحيها و مشخصات انجام شوند.

flap attenuator; variable - card attenuator
تضعيفگر زبانه اي ~ نوعي تضعيفگر در سيستمهاي ريزموج که از يک موجبر و يک کارت مقاومتي با تغييرات تدريجي تشکيل شده است . کرات مقاومتي در شيار ايجاد شده در مرکز ديواره ي پهن موجبر با استفاده از يک لولا وارد و خارج مي شود. در نتيجه ميتوان تضعيف را از صفر تامقدار حداکثر ، نوعاً 30 دسيبل تغيير داد.

flashback voltage
ولتاژ پس درخش ~ ولتاژ اوج معکوس که منجر به يونش در لامپ گازي مي شود.

flash magnetization
مغناطيس ضربه اي ~ مغناطيس کردن يک جسم فرُومغناطيسي با پالسي از جريان که زمان آن به قدري کم است که تنها در لايه اي سطحي و کم عمق از ماده ي مغناطيس صورت مي گيرد. از اين روش در اشکار سازهاي مغناطيسي ترک استفاده مي شود.