flash memory

flashover

عايق - درخش ~ تخليه ي الکتريکي در اطراف يا روي سطح يک عايق .

flash tube; electronic flash tube; photo flash tube

لامپ درخشي ؛ لامپ فلاش ؛ لامپ فلاش الکترونيکي ؛ لامپ فوتوفلاش ~ نوعي لامپ تخليه ي گازي که نور شديد و لحظه اي مود نياز در عکسبرداري را فراهم مي کند.

flat cable

کابل تخت ~ کابلي از سيمهاي مسي و موازي مستطيلي يا دايره اي شکل که در يک صفحه قرار مي گيرند و پوشش پلاستيکي عايق و انعطاف پذير آنها را در بر مي گيرد .

flat- conductor cable

کابل رسانا - تخت ~ کابلي از سيمهاي پهن و تخت که پهلو به پهلو در يک صفحه کنار هم قرار گرفته اند و توسط پوشش پلاستيکي حفاظت مي شوند.

flatpack

بسته- تخت ~ بسته بندي مخصوص قطعات الکترونيکي به شکل مستطيل يا مربع براي نصب قطعات نيمرسانا ، شبکه هاي مقاومتي يا شبکه هاي مقاومت - خازن به روي تخته مدارها. نوعاً پايه هاي بسته- تختهاي کاملاً درزبندي شده از دو طرف مقابل بدنه و هم سطح با آن بيرون آمده اند . پايه هاي بسته تختهاي پلاستيکي نيز معمولاً د ...

flat response

پاسخ تخت ~ تقويت و باز توليد يکنواخت در باند بسامدي مشخص .

flat television display

نمايشگر تلويزيوني تخت ~ نوعي صفحه ي نمايش تصاوير تلويزيوني که صفحات آن نسبت به طول و ارتفاع آن اندک و نوعاً کمتر از 50 ميليمتر است. اين نمايشگرها با فناوري ماتريس فعال بلور- مايع ساخته شده است و در تلويزيونهاي قابل حمل باتري- دار به جاي لامپهاي پرتو کاتدي از آنها استفاده مي شود . نمايشگرهاي تخت تخل ...

flat-top antenna

آنتن سر - تخت ~ آنتني با دو يا چند سيم موازي هم که در صفحه اي موازي با زمين قرار گرفته اند و از وسط تغذيه مي شوند.

flattopping

سرچيني ~ اشاره به اعوجاجي که در سيگنال شنيداري يک فرستنده ي يک - کنار باندي بر اثر دامنه ي خروجي بيش از حد ميکروفون آن توليد مي شود. در نتيجه ي اضافه مدوله سازي فرستنده دامنه هاي اوج صدا قطع مي شوند.

F layer

لايه ي « اف» ~ يکي از لايه هاي يونيده ي هوا که ارتفاعهاي مختلف در منطقه ي «اف» يون سپهر به وجود مي آيند . اين لايه مي تواند امواج راديويي با بسامدهاي تا 50 مگاهرتز را به طرف زمين بازتاب کند. در نيمکره ي روز معمولاً دو لايه ي«اف» به نامهاي « اف 1» و «اف 2» وجود دارد.