forward direction


اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
جهت مستقيم ~ جهتي که کمترين مقاومت را در برابر عبور جريان از يکسوساز يا ديود نيمرسانا دارد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت forward direction معنی forward direction معنی forward direction به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک forward direction در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
forward error correction ;mode B
تصحيح خطاي مستقيم [اف اي سي] ~ يکي از دو مدار ارتباطي AMTOR که در آن هرنويسه دوبار فرستاده مي شود.ايستگاه گيرنده وجود خطا در نسبت علامت/فاصله را بررسي مي کند. در صورت کشف خطا،يک فاصله به نشانه ي دريافت نويسه ي نادرست چاپ مي شود.

forawrd-looking infraed unit
واحد ديده بان زير قرمز[فلير] ~ نوعي سيستم آشکار سازي زير قرمز فعال که در ارتش آمريکا استفاده مي شود و با به کار گيري ليزرهاي فرستنده و گيرنده و آشکار سازي تابشهاي گسيل شده از هدف، فاصله و سمت آن را تعيين مي کند. سيستمهاي فلير با استفاده از آرايه اي از آشکارسازهاي مجزا فضاي جسم را پويش و سيگنال تصوي ...

forward path
مسير مستقيم ~ سير انتقال از سيگنال محرک حلقه تا سيگنال خروجي حلقه در يک حلقه ي کنترل پسخوردي .

forward recovery time
زمان بازيابي مستقيم ~ فاصله ي زماني بين اعمال باياس لحضه اي مستقيم به ديود نيمرسانا و رسيدن جريان به يک مقدار مشخص .

forward voice channel
کانال صداي مستقيم[اف وي سي] ~ کانال صدايي که در سيستم تلفن سيار سلولي بين ايستگاه زميني (land station) و ايستگاه سيار (mobile station) استفاده مي شود .

forward wave
موج پيشرو ~ موجي در يک لامپ موج -رونده که سرعت گروه آن هم جهت با جريان الکترون ها است .

forward-wave crossed-field amplifiers
تقويت کننده ميدان-مقتاطع موج -پيشرو[اف دبليو اي] ~ تقويت کننده اي که به نام تقويت کننده ي موج -پيشرو و نوع -ام نيز ساخته مي شود.

Foucault current
جريان فوکو ~ جرياني که در اثر تغييرات شار مغناطيسي در درون رسانا القا مي شود .

foundry; wafer fab
مرکز ساخت ~ کارخانهاي که ورودي آن پولک خام و صيقلي از نيمرساناهاي سيليسيم يا گاليم آرسنيد است و با انجام کامل فرايندهاي ساخت از جمله نقاب گذاري و آزمايش پولک ها ،انواع قطعات نيمرسانا را توليد مي کند.

foundry service
خدمات مرکز ساخت ~ خدمات ساخت مدارهاي مجتمع که از سوي مشتري طراحي و سفارش شده و در عين حال قواعد طراحي و استانداردهاي سازنده نيز در آن رعايت شده است .