free gyro

free- running

آزادگردي ~ انجام کار بدون نياز به پالسهاي همزمانساز بيروني ، نظير بس ارتعاشگر آزاد گرد.

free- running frequency

بسامد آزاد - گرد ~ بسامد کار نوسانساز همزمان شونده در غياب پالسهاي همزماني .

free- space antenna pattern

الگوي فضاي آزاد آنتن ~ الگوي تابشي آنتن در شرايط فضاي آزاد و عاري از تأثير ساختمانها ، درختان ، تپه ها يا زمين .

free- space field intensity

شدت ميدان فضاي آزاد ~ شدت ميدان در يک نقطه در غياب امواج بازتابنده از زمين يا ساير اجسام بازتابنده .

free- space loss

اتلاف فضاي آزاد ~ اتلاف نظري تابش که فقط به بسامد و مسافت بستگي دارد و در صورتي روي ميدهد که تمام عوامل متغير در هنگام ارسال انرژي بين دو آنتن ناديده گرفته شوند.

free- space radiation pattern

الگوي تابش فضاي آزاد ~ الگوي تابش آنتن در شرايط فضاي آزاد.

F region

ناحيه « اف» ~ ناحيه ي مربوط به يون سپهر در حدود 145 کيلومتري بالاي سطح زمين . اين ناحيه از دو لايه ي « اف -1» و «اف-2 » در روز و يک لايه « اف» در شب تشکيل مي شود که همگي امواج راديويي با بسامدهاي تا 50 مگاهرتز را به زمين بازتاب مي کنند.

frequency

بسامد ~ تعداد چرخه هاي کامل در واحد زمان براي يک کميت دوره اي نظير جريان تناوب ، امواج صدا ، يا امواج راديويي . بسماد يک چرخه در ثانيه معادل با يک هرتز ( 1 هرتز ) است. ساير واحدهاي بسامد عبارت اند از کيلومتر هرتز ( KHZ ) ، مگاهرتز(MHZ)، گيگاهرتز ( GHZ) ، تراهرتز( THZ)، بسامد بر حسب مگاهرتز برابر اس ...

frequency agility

چالاکي بسامدي ~ توانايي جابجايي سريع و پيوسته ي بسامد يک فرستنده ي رادار براي اهدافي نظير جلوگيري ا اختلال توسط دشمن ، کاهش تداخل متقابل با منافع خودي ، بهبود پژواکهايي که از هدف مي آيد ، با ايجاد الگوهاي مورد نياز تابشي براي جنگهاي الکترونيک.

frequency allocation

تخصيص بسامد ~ اختصاص بسامدهاي موجود در طيف راديويي به ايستگاههاي خاص براي اهداف خاص ،و به منظور بيشترين استفاده از بسامدها وبا کمترين تداخل بين ايستگاهها . در ايالات متحده تخصيص بسامدها توسط کمسيون ارتباطات فدرال انجام مي گيرد.