frequency regulator


اصطلاح
برق و الکترونیک
19 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
تنظيمگر بسامد ~ مداري که بسامد مولد « اي سي» را در مقدار معيني نظير رله ي « قميش » دار ( reed relay)مشدد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت frequency regulator معنی frequency regulator معنی frequency regulator به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک frequency regulator در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
frequency run
گردش بسامدي ~ مجموعه آزمايشهايي که براي تعيين مشخصه ي پاسخ دامنه بسامد يک خط انتقال ، مدار ، يا قطعه انجام مي شود.

frequency- scan antenna
آنتن پويش - بسامدي ~ آنتني که پويش آن در بعد نوسانگر به صورت رفت وبرگشتي روي باند بسامد مطلوب.

frequency- selective ringing
زنگ بسامد- گزين ~ استفاده از دو يا چند بسامد متفاوت براي زنگ تلفن به همراه زنگهايي با تنظيم مکانيکي يا الکتريکي که تنها در يکي از بسامدهاي زنگ کار مي کنند.

frequency-selective surface
سطح بسامد - گزين ~ آرايه اي از عناصر تشديدي غير فعال که در بسامد تشديد به عنوان بازتابنده عمل مي کنند امادر ساير بسامدها انرژي « آر- اف» را بدون هيچگونه تضعيفي عبور مي دهند. از اين ويژگي در سيستمهاي ردگيري ريزموج و رادار استفاده مي شود.

frequency separation
جدايي بسامدي ~ اختلاف بين بسامدهاي ورودي و خروجي ( دريافت و ارسال ) در يک تکرار کننده هاي باند آماتوري 10 متر معمولاً به اندازه 100 مگاهرتز از هم جدا شده اند.

frequency - separation multiplier
شرب کننده ي جدايي بسامدي ~ ضرب کننده اي که هر يک از متغيرهاي آن به دو بخش بسامد- پايين و بسامد- بالا تقسيم شده اند. اين بخشها به صورت جداگانه در يکديگر ضرب مي شوند از جمع نتايج حاصلضرب نهايي به دست مي آيد . اين سيستم داراي دقت زياد و پهناي باند گسترده است.

frequency separator
جداساز بسامد ~ مداري در گيرنده ي تلويزيون سياه و سفيد يا رنگي که پالسهاي همزماني افقي و عمودي رااز هم جدا مي کند.

frequency shift
انتقال بسامد ~ تغيير در سامد يک فرستنده يا نوسانساز راديويي.

frequency - shift converter
مبدل انتقال - بسامدي ~ مداري که سيگنال دريافتي با انتقال بسامدي را به سيگنال مدوله شده با دامنه يا سيگنال « دي سي» تبديل مي کند.

frequency - shift keying
کليد زني انتقال - بسامدي ~ شکلي از مدله سازي بسامدي که در آن موج مدوله ساز ، بسامد خروجي را بين دو مقدار معين و متناظر با بسامدمنابع همبسته جابجا مي کند. در موقع استفاده از اين روش براي ارسال رمز ، عمل کليدزني بسامد حامل را بين دو بسامد متمايز جابجا و علامت و فاصله را توليد مي کند. در سيستمهاي ارسا ...