fully active homing


اصطلاح
برق و الکترونیک
19 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
هدف يابي کاملاً فعال ~ نوعي هدف يابي که در آن خود موشک سيگنالهاي رادار را توليد مي کند و به کمک رايانه ي دروني خود سيگنالهاي لازم براي قفل روي مسير برخورد تا هدف را فراهم مي کند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت fully active homing معنی fully active homing معنی fully active homing به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک fully active homing در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
fully ionized plasma
پلاسماي تمام يونيده ~ نوعي پلاسما که در آن ذرات خنثي حداقل يک الکترون از دست داده اند.

function
تابع ~ کميتي که مقدار آن به سک يا چند کميت ديگر وابسته است .

functional language
زبان تابعي ~ زبان برنامه نويسي بر اساس گزاره هايي که بايد محاسبه شوند.

function digit
رقم تابعي ~ رقمي در کلمه ي متناظر با دستورالعمل رايانه اي که نشان ميدهد آيا عمل به صورت حسابي يا منطقي انجام شود.

function generator
تابع ساز ~ 1. مداري در رايانه ي قياسي که مقدار يک تابع معين را بر حسب افزايش متغير وابسته ي آن نشان ميدهد. 2. نوعي مولد سيگنال که انواع شکل موجهاي مختلف را با امکان تغيير بسامد آنها توليد مي کند.

function key
کليد تابعي ~ کليد خاصي روي صفحه کليد رايانه که مي تواند کارهايي نظير کنترل عمل مکانيکي ، شروع برنامه رايانه اي خاص ، ارسال سيگنالي که در حالت عادي نياز به زدن چندين کليد دارد و امثال راانجام دهد.

function multiplier
ضرب کننده ي تابعي ~ مدار يدر رايانه ي قياسي که ورودي آن مقادير تغيير دو تابع و خروجي آن مقدار متغير حاصلضرب آنها بر حسب متغير مستقل است .

function switch
سوئيچ تابعي ~ شبکه اي با چندين ورودي و خروجي به گونه اي که سيگنالهاي رمزي ورودي سيگنالهايي در خروجي توليد مي کنند که تابعي از ورودي ولي با رمز متناوب هستند .

fundamental field particel
ذره ي ميداني بنيادي ~ ذره ي بنيادي يک ميدان که در اثر کوانتش آن به وجود مي آيد .

fundamental frequency
بسامد بنيادي ~ 1. کوچکترين بسامد موجود در يک سيگنال الکتريکي ، صدا يا ارتعاش مختلط . بسامد بنيادي اساس تحليل هماهنگي يک موج و برابر با عکس زمان تناوب آن است. هماهنگ اول ، بنيادي ، و مؤلفه ي بنيادي نيز ناميده مي شود. بسامد هماهنگ دوم دو برابر بسامد بنيادي است. 2. پايين ترن بسامد يا بسامد مرتبه ي اول ...