gamma emitter


اصطلاح
برق و الکترونیک
13 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
گسيلنده ي گاما ~ اتمي که فرايند واپاشي پرتوزاي آن شامل گسيل پرتوهاي گاما است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت gamma emitter معنی gamma emitter معنی gamma emitter به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک gamma emitter در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
gamma ferric oxide
اکسيد فريک گاما ~ شکل فرٌ و مغناطيسي اکسيد فريک که به صورت پوشش روي نوار مغناطيسي استفاده مي شود .

gamma radiation
تابش گاما ~ تابش پرتوهاي گاما.

gamma radiography
پرتو نگاري گاما ~ پرتونگاري به کمک پرتوهاي گاما.

gamma rate
آهنگ گاما ~ آهنگ قابل تحمل قرار گيري يک وسيله در برابر پرتوهاي گاما بدون آسيب رسيدن به آن. آهنگ گاما نشانه ي ميزان مقاومت در برابر تابش است و برابر با آهنگ دوز يوننده بر حسب rads/s است .

gamma rays
پرتوهاي گاما ~ کوانتومي از تابش الکترومغناطيسي گسيل شده از سوي هسته در اثر گذار کوانتومي بين دو تراز انرژي . اين پرتوها،در واقع فوتونهاي با انرژي بالاي 50 کيلو الکترون ولت (kev) هستند که در اثر واپاشي يا شکافت اتفاقي هسته به شکل تابش الکترومغناطيسي با طول موج کوتاه گسيل مي شوند . قابليت نفوذ آنها ب ...

gamma-ray source
منبع پرتو گاما ~ مقداري ماده پرتوزا که تابش گاما گسيل مي کند و براي عکسبرداري راديويي (راديولوژي) مناسب است .

gamma-ray spectrometer
طيف سنج پرتو گاما ~ وسيله اي که توزيع انرژي پرتوهاي گاما را اندازه مي گيرد.

gamma-ray thickness gage
اندازه گير ضخامت با پرتو گاما ~ نوعي وسيله اندازه گيري ضخامت که با استفاده از يک منبع پرتوزا و يک آشکار ساز ميزان تابش عبوري از ورقه ي متحرکي از ماده مورد نظر را اندازه مي گيرد. ميزان جذب ( و بنابراين عبور) تابش توسط ماده متناسب با ضخامت يا وزن آن است.

ganged switch
کليد گروهي ~ دو يا چند مجموعه اتصالات کليدي که روي يک محور مشترک نصب شده اند و با يک پيچ يا دستگيره کنترل عمل مي کنند.

ganged tuning
تنظيم گروهي ~ تنظيم همزمان دو يا چند مدار با يک دستگيره يا پيچ کنترل .