geostationary orbit


اصطلاح
برق و الکترونیک
19 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
مدار زمين- ساکن ~ مدار ماهواره اي دايره اي شکل که در فاصله ي 35900 کيلومتري بالاي استوا قرار دارد . زمان گردش ماهواره در اين حالت درست برابر زمان گردش زمين به دور محور خود است ؛ بنابراين به نظر مي رسد ماهواره ~ نسبت به زمين ساکن است . ماهواره ، از شرق به غرب حرکت مي کند و هر بار گردش آن همزمان با چرخش زمين 24 ساعت طول مي کشد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت geostationary orbit معنی geostationary orbit معنی geostationary orbit به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک geostationary orbit در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
Geostationary Orbiting satellite
ماهواره ي مدار گرد زمين- ساکن ~ ماهواره اي از نوع زمين- ساکن (geostationary) در ارتفاع زياد که اطلاعات مربوط به مسير توفانهاي بزرگ را تهيه مي کند.دوربين تعبيه شده در اين ماهواره به طور پيوسته هر 15 دقيقه وضعيت 48 ايالت مختلف امريکا را مشاهده و نظارت مي کند . وزن اين ماهواره 2100 کيلوگرم و داراي بدن ...

geostationary satellite
ماهواره ي زمين - ساکن ~ ماهواره ي واقع در مدار زمين - ساکن .

geosynchronous orbit
مدار زمين - همگام ~ مداري که زمان تناوب آن با چرخش محوري زمين يکسان است . در نتيجه سرعت گردش ماهواره و زمين همگام خواهند بود .

germanium
ژرمانيم ~ عنصر فلزي شکننده با رنگ سفيد مايل به خاکستري که عدد اتمي آن 32 و وزن اتمي آن 72/95 است . اين عنصر به همراه سيليسيم و کربن گروه 1VA جدول تناوبي قرار دارد . ژرمانيم از نيمه رساناي مهمي است که به شکل گسترده اي در ترانزيستورها و ديودهاي اوليه استفاده مي شد اما در حال حاضر در اکثر قطعات نيمه ر ...

germanium diode
ديود ژرمانيمي ~ ديود نيمه رسانايي که عنصر يکسوساز آن يک قرص بلوري از جنس ژرمانيم است .

germanium transistor
ترانزيستور ژرمانيمي ~ ترانزيستوري که از ماده ي نيمه رساناي ژرمانيم ساخته شده است .

getter
گاز زدا ~ نوار فلزي خاصي که روي قاب U شکل نصب مي شود و در مجموعه داخل محفظه ي لامپ خلأ در هنگام ساخت آن جوش داده مي شود و بعد از تخليه ي لامپ،تبخير مي شود. با متراکم شدن (چگالي شدن) فلز تبخير شده،گازهاي باقيمانده جذب مي شوند. فلزهايي که به عنوان گاز زدا استفاده مي شوند عبارت اند از باريم،کلسيم،منيز ...

gettering
گاز زدايي ~ از بين بردن گازهاي باقيمانده در يک لامپ الکتروني بعد از تخليه ي آن وسيله ي تبخير گاز زدا . در طي فرايند گاز زدايي ، مي توان از تخليه الکتروني يوننده براي شتاب دادن فرايند جذب گاز توسط گاز زدا استفاده کرد .

getter ion pump
تلمبه ي يوني گاز زدا ~ نوعي تلمپه ي يوني که مولکول هاي گاز يوننده ي آن به طرف ماده ي حاوي گاز زدا جذب يا کشيده مي شوند و توسط آن جمع آوري مي شوند و در نتيجه خلأ بهتري به دست مي آيد .

getter sputtering
کند و پاش گاز زدا ~ نشست پوسه اي نازک و با خلوص بالا در سطوح عادي خلاء همراه با يک گاز زدا جهت بر طرف کردن آلودگيهاي باقيمانده در خلاء. آيگون يوننده در ولتاژ دي سي بالا فلز را از کاتد مي کند و اتم هاي حاصل از آن آلودگيهاي خلاء را به طرف ديواره هاي ظرف مي برند. سپس با باز شدن يک دريچه ي ، فلز خالص ا ...