glow discharge

glow - discharge rectifier

يکسوساز تخليه - تابان ~ لامپ تخليه - تاباني که به عنوان يکسوساز استفاده مي شود.

glow -discharge -tube; glow discharge cold -cathode tube ; glow tube

لامپ تخليه - تابان ؛ لامپ کاتد - سرد تخليه - تابان ؛ لامپ تابان ~ نوعي لامپ گازي که بر اساس ويژگيهاي تخليه تابان کار مي کند.

glow lamp

لامپ تابان ~ لامپ الکتروني دو الکترودي اي که با اعمال ولتاژبه الکترودهاي آن توسط تابش منفي در نزديکي الکترود منفي نور توليد مي کند. محفظه لامپ داراي مقدار کمي گاز بي اثر نظير نئون يا آرگون است . با اعمال ولتاژ « اي سي» . هر دو الکترود شروع به تابش مي کنند زيرا هر کدام براي نيمي از زمان منفي خواهند ...

glow switch

کليد تاباني ~ لامپ الکتروني که داراي اتصالاتي است که به صورت گرمايي و بر اثر تخليه ي تابان عمل مي کنند. از آن به عنوان راه انداز ( استارتر) در برخي مدارهاي لامپ فلوئورسان (مهتابي) استفاده مي شود. گرماي تخليه ي تابان منجر به بستن اتصالات توسط نوار بي متال مي شود.

glow voltage

ولتاژ تاباني ~ ولتاژ شروع تخليه ي تابان در لامپ گازي .

gnomonic projection

تصوير مرکزي ؛ تصوير بسيط ~ نمودار مربوط به هوانوردي که از تصوير کردن سطح کره به روي صفحه اي که در يک نقطه با آن تماس دارد به دست مي آيد. تصوير توسط خطوط شعاعي از مرکز کره ساخته ني شود. از اين نمودار براي تعيين مسيرهاي دايره- بزرگ هواپيما و نيز ردگيري الکترونيکي هواپيما استفاده مي شود.

Golay cell

پيل گولاي ؛ سلول گولاي ~ نوعي تابش سنج که ميزان افزايش فشار در اتاقک گازي را در هنگام افزايش دما در اثر جذب تابش اندازه مي گيرد.

gold

طلا ~ عنصري فلزي گرانبها با عدد اتمي 79 و وزن اتمي 196/97 . عناصر الکترونيکي براي مقاومت در شرايط خورندگي شديد و در محيطهايي نظير مناطق استوايي توسط طلا آبکاري مي شوند.

gold doping

آلايش طلا ~ روشي براي کنترل طول عمر حامل هاي اقليت در ترانزيستورهاي نفوذي - مزا و مدارهاي با مناطق ترانزيستور - ترانزيستور (T TL) . با نفوذ دادن طلا در مناطق بيس و کلکتور زمان انباشت حامل ها در مدارهاي ترانزيستوري کاهش مي يابد .

gold-leaf electroscope

رق نماي برگه - طلا ~ برق نمايي که نوارهاي آميخته آن به شکل برگه يا ورقه هايي از جنس طلاست.