granitational wave

graybody

جسم خاکستري ~ جسمي که گسيلندگي طيفي آن در سراسر طيف ثابت و نسبت به جسم سياه در دماي يکسان کمتر است .

Gray code

رمزگري ~ نوعي رمز دودويي اصلاح شده به منظور حداقل ساختن خطا در آن نمايش اعداد پشت سر هم طوري است که تنها در يک بيت اختلاف دارند:

gray line

خط خاکستري ~ نواري در اطراف زمين که در آن روشنايي و تاريکي از هم جدا مي شوند و نشانه گذار از روز به شب است .

gray scale

مقياس خاکستري ~ رشته اي از رنگمايه هاي نابرنگ (آکروماتيک) با نسبتهاي متغير سفيد و سياه که گستره کاملي از رنگهاي خاکستري بين سفيد و سياه را توليد مي کند. هر مقياس خاکستري معمولاً به 10 پله تقسيم مي شود .

great circle path

مسير دايره بزرگ ~ هر يک از دو مسير بين دو نقطه روي سطح زمين . از اين دو مسير دايره بزرگ، يکي کوتاهترين مسافت بين دو نقطه است .

green gain control

کنترل بهره ي سبز ~ مقاومت متغيري که در ماتريس تلويزيون رنگي سه تفنگي براي تنظيم شدت سيگنال اوليه سبز به کار مي رود .

green gun

تفنگ سبز ~ تفنگ الکتروني که باريکه آن در لامپ تصوير تلويزيون رنگي سه تفنگي به نقاط فسفري گسيلنده رنگ اوليه سبز برخورد مي کند.

green laser

ليزر سبز ~ نوعي ليزر گازي که با استفاده از جيوه و آرگون يک خط سبز در 5225A توليد مي کند که متناظر با طول موجي است که به راحتي از آب دريا عبور مي کند. جنگ ضد زير دريايي يک کاربرد بالقوه ي اين ليزر است .

green restorer

سبز برگردان ~ بازگردان دي سي کانال سبز در مداري از لامپ تصوير تلويزيون رنگي سه تفنگي .

Green's function

تابع گرين ~ هسته اي که در آن عملگر انتگرال وارون عملگر ديفرانسيل است .