grid

grid bearing

سمت شبکه اي ~ نوعي سمت که خط مرجع آن شمال شبکه اي است .

grid control

کنترل شبکه اي ~ کنترل جريان آند يک لاپ الکتروني با تغيير ولتاژ شبکه کنترل نسبت به کاتد .

grid current

جريان شبکه ~ شارش الکترون به طرف شبکه مثبت در لامپ الکتروني .

gridded tube

لامپ شبکه اي ~ لامپ خلأ بسامد - بالا ، پرتوان و کنترل شونده با شبکه که در يک باند وسيع داراي تقويت خطي است .

grid detection

آشکار سازي شبکه اي ~ عمل آشکار سازي در مدار شبکه لامپ خلأ. نظير آشکار ساز شبکه اي نشت .

grid dissipation

اتلاف ~ شبکه ~ توان تلف شده به صورت گرما در شبکه لامپ الکتروني .

grid-drive characteristic

مشخصه راه اندازي شبکه ~ رابطه بين خروجي الکتروني يا نوري يک لامپ الکتروني و ولتاژ الکترود کنترل که از نقطه قطع اندازه گيري مي شود .

grid driving power

توان راه اندازي شبکه ~ حاصلضرب ميانگين مقدار لحظه اي جريان و مؤلفه متناوب ولتاژ شبکه لامپ الکتروني در تناوب کامل .

grid emission

گسيل شبکه اي ~ گسيل الکترون يا يون از شبکه لامپ الکتروني .

grid-glow tube

لامپ تابان شبکه اي ~ نوعي لامپ تخليه - تابان با يک يا چند الکترود کنترل که ضمن شروع جريان آند جز در شرايط کاري خاص ،محدوديتي براي آن ايجاد نمي کنند.