heading; relative heading


اصطلاح
برق و الکترونیک
25 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
جهت حرکت ؛ جهت نسبي ~ جهت افقي يک وسيله ي نقليه که به صورت زاويه ي بين يک خط مرجع و خط همراستا با جهت وسيله تعريف شده و معمولاً در جهت ساعتگرد نسبت - به خط مرجع سنجيده مي شود . جهت حرکت ، جهت لحظه اي هواپيما ، کشتي يا ساير وسايل نقليه است در حالي که مسير ( course) جهت مورد نظر سفر است.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت heading; relative heading معنی heading; relative heading معنی heading; relative heading به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک heading; relative heading در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
heading marker
نشانه زن جهت حرکت ~ خطي نوراني که در هنگام همراستا شدن آنتن چرخان رادار با جهت حرکت کشتي ، روي صفحه ي نمايشگر رادار ظاهر مي شود و موقعيت اجسام شناور جلوي کشتي را مشخص مي کند.

headinght antenna
آنتن چراغي ~ نوعي آنتن رادار که ابعاد آن به اندازه اي کوچک است که همچون چراغهاي جلوي خودرو مي تواند در ضخامت بال هواپيما جا داده شود، و در عين حال باريکه ي مربوط به آن مشابه با نورهاي جستجوگر ، تمرکز خاصي دارد.

headphone; head set
هدفون ؛ سرگوشي ~ تراديسنده ي الکتروآکوستيک که توسط گيره هاي ارتجاعي از روي سر در اطراف دو گوش قرار مي گيرد و به کمک آن مي توان به خروجي منابع مختلف سيگنالهاي صدا نظير گيرنده هاي راديو ، تلويزيون ، تلفن و ساير منابع به صورت خصوصي گوش داد.

head-up display
نمايشگر سر - بالا ~ نوعي نمايشگر که عمدتاً در هواپيماهاي جنگنده استفاده مي شود و اطلاعات ناوبري يا هدفگيري سلاحها را در ماسک شيشه اي جلوي چشم خلبان تصوير مي کند و در نتيجه نگاه خلبان همواره به مسير مستقيم است. اطلاعات به شکل مسطح يا سه بعدي و با استفاده از شمايلهاي متحرک براي سهولت نتيجه گيري نمايش ...

hearing aid
سمعک ~ تقويت کننده ي بسيار کوچک و قابل حمل براي اشخاص با شنوايي ضعيف . اين تقويت کننده داراي يک ميکروفون ، تقويت کننده ي شنيداري ، بلندگو و باتري است.

hearing loss
ضريب افت شنوايي ~ نسبت آستانه ي شنوايي يک فرد خاص به آستانه ي طبيعي که بر حسب دسيبل بيان مي شود.

heater
گرمکن ~ عنصر گرم کننده الکتريکي که کاتد لامپ الکتروني را به طور غير مستقيم گرم مي کند.

heater voltage
ولتاژ گرمکن ~ ولتاژي که به سرهاي گرمکن لامپ الکتروني وار مي شود.

heat loss
اتلاف گرما ~ اتلاف گرماي مربوط به تبديل انرژي الکتريکي به گرما .

heat pipe
لوله ي گرما ~ لوله ي فلزي درزبندي شده اي که داراي آستر فلزي مويينه و فتيله مانند و مقدار کمي سيال در يک خلأ جزئي است. موقعي که يک انتهاي لوله گرم مي شود، سيال به جوش مي آيد و مولکولهاي بخار در امتداد لوله با سرعت زياد به حرکت در مي آيند . با ميعان اين بخار در سر ديگر لوله ، گرماي نهان آزاد مي شود و ...