anode rays

anode region

منطقه ي آند ستون مثبت ، آند تاب ، و فضاي تاريک آند در يک لامپ گازي .

anode resistance

مقاومت آند مقدار مقاومتي که از تقسيم تغييرات کوچک ولتاژ آند لامپ الکتروني بر تغيير کوچک نتيجه شده در جريان آند به دست مي آيد .

anode saturation ; current saturation ; plate saturation ; saturation ; voltage saturation

اشباع آند ؛ اشباع جريان ؛ اشباع جوشن ؛ اشباع ؛ اشباع ولتاژ وضعيتي که در آن جريان يک لامپ الکتروني ديگر با افزايش ولتاژ آند، افزايش نمي يابد . بنابراين الکترون ها با همان آهنگ گسيل از کاتد به طرف آند کشيده مي شود .

anode sheath

غلاف آند لايه اي از الکترون ها که در موقع بالا بودن جريان آند ، اطراف آند لامپ گازي را احاطه مي کنند .

anode shield

حفاظ آند حفاظي که اطراف آند در يکسوساز قوس - جيوه را احاطه مي کند و آن را از يونش يا تابش بيش از حد مي کند .

anode sputtering

بيرون اندازي آندي گسيل ذرات ريز از آند لامپ الکتروني در اثر بمباران الکترون ها.

anode supply; plate supply

تغذيه ي آند ؛ تغذيه ي جوشن منبع ولتاژ مستقيم به کار رفته در يک مدار لامپي به منظور قرار دادن آند در پتانسيل مثبت بالاتر نسبت به کاتد .

anode terminal

سر آند يک سر ديود نيمرسانا که در شرايط باياس مستقيم نسبت به سر ديگر مثبت تر است .

anode voltage

ولتاژ آند ولتاژ مستقيمي که بين آند و کاتد لامپ الکتروني وجود دارد .

anode voltage drop

افت ولتاژ آند ولتاژ بين آند و کاتد در لامپ گازي کاتد - سرد بعد از برقراري رسانش در شکاف اصلي .