heat sink


اصطلاح
برق و الکترونیک
9 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
گرماگير ~ قطعات فلزي تابشگر گرما که از طريق رسانش ، همرفت ، يا تابش گرما را منتقل مي کنند و قطعات الکترونيکي به ويژه ترانزيستورهاي قدرت را خنک مي کنند. گرما از محل پيوندگاه درون نيمرسانا به سطح مورد نظر براي اتلاف منتقل مي شود . گرماگير به شکلهاي مختلف نظير آلومينيم فشرده پره دار ، مس پره دار ، آلومينيم نصب شده در زير بنده ي قطعه ، يا آلومينيم فشرده با پره هاي تابشگر گرما که به بدنه ي قطعه چسبيده شده اند ، ساخته مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت heat sink معنی heat sink معنی heat sink به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک heat sink در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
heat transfer
انتقال گرما ~ انتقال گرما از نقطه اي به نقطه ي ديگر به روشهاي رسانش از طريق مواد جامد يا سيال ، همرفت و حرکت واقعي سيال يا گاز گرم شده ريال ويا تابش امواج الکترومغناطيسي گرما.

hecto-
هکتو ~ پيشوندي که 10 به توان 2 يا چند صد را نشان مي دهد.

hectometric wave
موج هکتومتري ~ موج راديويي اي با طول موج بين 100 تا 1000 متر که متناظر با گستره بسامدهاي مياني ( اف ام) 300 تا 300 کيلوهرتز است .

height
بلندي ؛ ارتفاع ~ فاصله ي عمودي هدف تا يک صفحه ي افقي که نقطه محاسبه ارتفاع را در بر مي گيرد.

height control
کنترل ارتفاع ~ کنترل موجود در گيرنده ي تلويزيون که ارتفاع تصوير را تنظيم مي کند.

height finder
ارتفاع ياب ؛ فرازياب ~ دستگاه راداري که ارتفاع جسم در حال پرواز را اندازه مي گيرد و تعيين مي کند.

height marker
نشانه زن ارتفاع ~ نوعي نشانه زن که در برخي نمايشگرهاي رادار استفاده مي شود.

height-range indicator
نشانگر فاصله - ارتفاع ~ صفحه ي نمايش راداري که ارتفاع و فاصله ي هدف را با هم نشان مي دهد.

Heisenberg uncertainty principle
اصل عدم قطعيت هايزنبرگ ~ تعيين و همزمان سرعت ( يا هر ويژگي نسبي ) يک ذره و موقعيت آن غير ممکن است. هرچه ذره کوچکتر باشد ، درجه ي عدم قطعيت آن بيشتر است.

helical antenna; helix antenna
آنتن مارپيچ ~ نوعي تابشگر مارپيچي که با زاويه ي عمود به يک ديسک بازتابنده ي فلزي يا مشبک فلزي متصل مي شود و در عين حال نسبت به آن عايق است. اين آنتن امواج با قطبش دايره اي توليد مي کند که در جهتهاي ساعتگرد يا پادساعتگرد مي چرخند . قطر ديسک برابر با کمترين طول موج کاري انتخاب مي شود. شعاع مارپيچ 15 ...