hartley


اصطلاح
برق و الکترونیک
7 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
هارتلي ~ واحد محتواي اطلاعاتي ،برابر با نام يکي از ده مقدار يا حالت ممکن و يکسان از هر چيزي که ذخيره شده يا اطلاعات را حمل مي کند. يک هارتلي برابر با log در مبناي 2 به توان 10 بيت يا 3/323 بيت است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت hartley معنی hartley معنی hartley به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک hartley در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
Hartley oscillator
نوسانساز هارتلي ~ نوسانساز سلفي - خازني (LC) که در مدار تشديد تعيين کننده ي بسامد آن يک پيچک سردار به کار رفته است. کلکتور و بيس ترانزيستور با اتصال به سرهاي مخالف مدار تنظيم ، اختلاف فاز 180 درجه اي لازم را فراهم مي کنند. پسخورد از طريق القا کنايي متقابل بين دو قسمت پيچک روي ميدهد. اسن مدار که در ...

hartley's law
قانون هارتلي ~ تعداد کل بيتهاي اطلاعات که در زمان معين از يک کانال مي تواند عبور کند متناسب با حاصلضرب پهناي باند کانال و زمان ارسال است.

high- frequency trimmer
تنظيمگر بساد- بالا ~ خازن متغيري که مدار تنظيم يک گيرنده ي سوپرهترودين را در بسامدهاي بالا کنترل مي کند.

high- level
سطح بالا ~ حالت يا سطح منطقي مثب تر در يک سيستم منطقي دودويي. چنانچه هر دو سطح منطقي بالاو پايين منفي باشند، ولتاژ منفي بزرگتر ( ولتاژ کمتر مثبت ) به عنوان سطح يا حالت بالا در نظر گرفته مي شود.

high- level data-link control
کنترل رابط داده هاي سطح بالا [ اچ دي ال سي] قرار داد مربوط به خط مخابره ي داده ها طبق استاندارد CCIT .CCIT .TT

high- level detector
آشکارساز سطح بالا ~ نوعي آشکارساز توان يا آشکارساز خطي که مشخصه ي ولتاژ - جريان آن اساساً يک خط راست يا دو خط راست متقاطع است که تا سطوح بالاي ولتاژ ورودي کشيده شده اند.

high-level lenguage
زبان سطح بالا ~ زبان برنامه نويسي اربرد - گرا که به برنامه نويس اجازه مي دهد براي سادگي بيشتر برنامه از دستورالعملهاي مناسبتري که در حقيقت معادل چندين دستور زبان ماشين است ، استفاده کند. به عنوان نمونه مي توان به زبانهاي بيسيک ، ++ C ،C ، کربول ، جاوا و پاسکال اشاره کرد .

high-level modulation
مدوله سازي سطح بالا ~ مدوله سازي انجام شده در مدار آند از طبقه ي آخر يک فرستنده که سطح توان آن تقريباً با توان خروجي سيستم يکي است.

highlight
متمايز ، برجسته ~ ناحيه ي روشن در تصوير تلويزيوني .

high- mu tube
لامپ مو- بالا ~ نوعي لامپ خلأ با ضريب تقويت بالا .