host system

hot

داغ ~ 1. به شدت پرتوزا . 2. Energized .

hot-air soldering

لحيم کاري با هواي داغ ~ لحيم کاري به وسيله ي زبانه ي باريکي از هوا که دماي آن در مقدار لازم براي لحيم کاري اتصالات روي تخته هاي مدار چاپي تنظيم و کنترل مي شود.

hot carrier

باربر داغ ~ الکترون يا حفره اي که انرژي آن نسبت به ساير الکترونها و حفره هاي موجود در قطعاتي که بر اساس باربرهاي اکثريتي کار مي کنند ، نظير ترانزيستورهاي پيوسته - نازک ، بيشتر است . باربرهاي داغ از طريق گسيل از روي سد پتانسيل موجود در محل پيوند فلز - نيمرسانا و يا به وسيله ي تونل زني از طريق يک لاي ...

hot-cathode vacuum gage

اندازه گير خلأ با کاتد داغ ~ نوعي اندازه گير خلأ که داراي يک فيلامان ( کاتد) گرم ، شبکه ي مارپيچ و آند است . الکترونها از کاتد به طرف شبکه شتاب پيدا مي کنند. آنهايي که به شبکه برخورد نمي کنند به طرف آند مي روند و با برخورد با مولکولهاي گاز ، يونهاي مثبت ايجاد مي کنند. يونهاي جذب شده توسط آند منفي ، ...

hot electron

الکترون داغ ~ الکترون مازاد بر الکترونهاي موجود در حالت تعادل گرمايي . انرژي آن در فلزها بيشتر از تراز فرمي و در نيمرساناها به مقدار معيني بالاتر از لبه ي باند رسانش است . الکترون ( يا حفره ) داغ به روشهاي برانگيزش نوري ، تونل زني مکانيک - کوانتومي ، تزريق باربرهاي اقليت در دو سر پيوند PN با باياس ...

hot- electron injection

تزريق الکترون داغ ~ تزريق الکترونها به داخل گيت شناور سلولهاي حافظه ي نيمرسانا و پاک شونده با الکتروليت به کمک ميدان الکتريکي عمودي . انرژي اضافي الکترون از يک ميدان الکتريکي قوي بين سورس و درين يه دست مي آيد.

hot- wire ammeter; thermal ammeter

آمپرسنج سيم داغ ~ نوعي آمپرسنج که با گذراندن جريان مستقيم يا متناوب از يک سيم نازک مقدار آنرا اندازه مي گيرد . انبساط يا انقباض ايجاد شده در اثر گرما در سيم موجب انحراف عقربه ي سنجه مي شود.

hot- wire instrument

ابزار سيم داغ ~ وسيله اي که بر اساس انبساط گرمايي يک سيم حامل جريان کارمي کند.

hot-wire microphone

ميکروفون سيم- داغ ~ نوعي ميکروفون که اساس کار آن تغيير مقاومت يک سيم داغ بر اثر سرد و گرم شدن آن توسط امواج صدا با سرعتهاي مختلف است.

hour

ساعت ~ واحد زمان برابر با 3600 ثانيه .استفاده از واحد SI زمان ، ثانيه ، ترجيح داده مي شود.