housekeeping


اصطلاح
برق و الکترونیک
12 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
آماده سازي ~ موجموعه ي عمليات رايانه اي که قبل از اجراي برنامه ي اصلي بايد انجام شود مانند تعريف مقادير ثابت و متغير ، محدوده ها، محلهاي ذخيره ، و ساير مراحل مقدماتي که مستقيماً در حل مسئله شرکت نمي کنند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت housekeeping معنی housekeeping معنی housekeeping به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک housekeeping در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
howl
زوزه ~ صداي نامطلوب و ممتدي که بر اثر پسخورد الکتريکي يا اکوستيکي در گيرنده راديو يا سيستمهاي تقويت کننده بسامد شنيداري توليد مي شود.

h parameter; hybrid parameter
پارامتر h ؛ پارامتر « اچ » ؛ پارامتر آميخته ( هيبريد ) ~ مجموعه اي از چهار پارامتر در مدار معادل يک ترانزيستور که به شکل مناسبي عملکرد ترانزيستور در مداري با ولتاژها و جريانهاي پايين را مشخص مي کند. پارامتر آميخته ( هيبريد) نيز ناميده مي شود .

H system
سيستم H ؛ سيستم « اچ» ~ نوعي سيستم ناوبري راداري که با استفاده از دو راهنماي رادار زميني و مرتبط با تجهيزات هوابردي ، جهت و فاصله نسبت به هر راهنما رامشخص مي کند.

hue
پرده ي رنگ ~ نام يک رنگ ، مانند قرمز ، زرد، سبز ، آبي يا ارغواني متناظر با طول موج غالب آن . سفيد ، سياه ، يا خاکستري در اين رده نمي گنجند .

hue control; phase control
کنترل پرده ي رنگ ~ کنترل تعبيه شده در گيرنده ي تلويزيون رنگي که به منظور تغيير رنگهاي تصوير ، فاز سيگنال رنگ نمايي را نسبت به سيگنال رگبار ( برست) تغيير مي دهد.

hum
هام ؛ وزوز ~ 1. اختلال الکتريکي که در بسامد منبع تغذيه يا هماهنگهاي آن ( 60 يا 120 هرتز در آمريکا و 50 يا 100 هرتز در ساير کشورها) روي مي دهد. موجک نمونه ي آن است. 2. صدايي که به دليل شل بودن ورقه هاي هسته ي آهني يک ترانسفورمر يا آثار مغناطو تنگشي در آن توليد مي شود. بسامد اين صدا دو برابر بسامد خط ...

hum bar
ميله ي هام ~ نوار تاريک افقي روي تصوير تلويزيوني که به دليل هام زياد در سيگنال ورودي به لامپ تصوير ايجاد مي شود.

hum-bucking coil
پيچک حذف هام ~ پيچکي که روي سيم پيچ ميدان يک بلندگو و به صورت سري مخالف با پيچک صدا بسته مي شود. در نتيجه ولتاژ هام القا شده در دو سيم پيچ يکديگر را خنثي مي کنند.

humidity detector
آشکارساز رطوبت ~ آشکارسازي که بارسيدن رطوبت جو به مقدار معين ، کليدي را باز يا بسته مي کند. عنصر حس کننده مي تواند يک کاغذ جاذب رطوبت ، موي کشيده شده ، تارهاي نايلوني کشيده شده يا هر ماده ديگري باشد که مشخصه تغييرات آن با رطوبت معلوم و تکرار پذير است.

hum modulation
مدوله سازي هام ~ مدوله سازي سيگنال RF يا سيگنال آشکار شده ي AF به وسيله ي نويز هام . اين نويز تنها تنظيم شده گيرنده ي راديو روي اين موج شنيده مي شود.