hydrogen


اصطلاح
برق و الکترونیک
8 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
هيدروژن [ H] ~ عنصري گازي که اتم آن به ساده ترين شکل ممکن است و فقط يک پروتون و يک الکترون دارد. عدد اتمي آن 1 و وزن اتمي آن 1/01 است . ايزوتوپهاي آن عبارت اند از هيدروژن معمولي يا سبک ، دوتريم و تريتيم .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت hydrogen معنی hydrogen معنی hydrogen به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک hydrogen در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
hydrogen laser
ليزر هيدروژني ~ نوعي ليزرگازي - مولکولي که هيدروژن آن طول موجاي همدوس به طول تقريباً 0/6 ميکرومتر در ناحيه ي فرابنفش خلأ توليد مي کند . بااين ليزر به اوج توان خروجي تا بالاي 100 KW ميتوان رسيد .

hydrogen line
خز هيدروژن ~ تابش تکرنگ اتمهاي هيدروژن در بسامد 1/42 گيگاهرتز . اين خط تنها تابش طبيعي تک - بسامدي و شناخته شده در بخش آر - اف طيف الکترومغناطيسي است. منشأ اين خط هيدروژن سرد موجود در کهکشان است و اخترشناسان به کمک آن و با استفاده از اثر داپلر مي توانند سرعت ابرهاي هيدروژني را مستقيماً تعيين کنند.

hydrogen maser
ميزر هيدروژني ~ نوعي ميزر گازي که در آن گاز هيدروژن اساس توليد يک سيگنال خروجي با درجه ي پايداري و خلوص طيفي بالاست . بسامد تشديد آن 1/420405751786 است.

hydrogen-oxygen fuel cell
باتري شيميايي هيدروژني - اکسيژن ~ نوعي باتري که در آن هيدروژن تحت فشار وارد قسمت آند و منفذهاي آن مي شود . پس از واکنش با کاتاليزگر و الکتروليت الکترون آزاد مي کند. اين الکترونها پس از جاري شدن در مدار بيروني و انجام کار مفيد به قسمت کاتد بر ميگردند .در جريان واکنش فوق ، آب نيز توليد مي شود.

hydrogen thyratron
تيراترون هيدروژني ~ نوعي لامپ يکسوساز هيدروژني که در ولتاژهاي بالاي آند ، جريان اوج بزرگي براي مدارهاي منگترون فراهم مي کند. استفاده از هيدروژن به جاي جيوه منجر به افزايش پايداري گرمايي تيراترون مي شود.

hydrometer
چگالي سنج ~ نوعي وسيله ي اندازه گيري با قرائت مستقيم که داراي يک شناور مدرج است که موقعيت آن در مايع ، چگالي يا گراني ويژه مايع را نشان مي دهد. به کمک آن مي توان وضعيت پر و خالي بودن باتريهاي انباره را بررسي کرد.

hydrophone
هيدروفون ؛ ميکروفون آبي ~ نوعي تراديسنده ي الکتروآکوستيکي که امواج صداي منتشر شده در آّب را به امواج الکتريکي معادل آن تبديل مي کند . به کمک هيدرفون مي توان نزديک شدن زيردرياييها را تشخيص داد.

hydrophotometer
نورسنج آبي ~ نوعي نور سنج که نور گذرنده از داخل آب دريا و فاصله ي معين را اندازه مي گيرد.

hygrometer
رطوبت سنج ؛ نم سنج ~ وسيله اي که رطوبت جو را اندازه مي گيرد.

hygroscopic
رطوبت پذير ~ تمايل به جذب رطوبت .