antenna resonant frequency

antenna series capacitor

خازد سري آنتن ~ خازني که براي کاهش طول الکتريکي آنتن با آن سري مي شود .

antialiasing filter

پالايه ي پاد - کم برداري ~ پالايه ي پايين گذار که براي جلو گيري از نويز کم برداري در بسامد هاي پايين ، مولفه هاي بسامد بالا در سيگنال ورودي را قبل از نمونه برداري از آن جدا مي کند .

anticapacitance switch

کليد پاد ظرفيت ~ کليدي که در وضعيت باز ظرفيت خازني کمي بين پايه هاي آن وجود دارد .

anticlutter circuit

مدار پاد آشوب ~ مداري در رادار که با تضعيف بازتاب هاي ناخواسته آشکار سازي هدف ها را ممکن مي کند .

anticoincidence

پاد همفرودي ~ وقوع بدون همراهي شمارش در يک آشکار ساز توسط شمارشي در يک يا چند آشکار ساز معين ديگر به صورت همزمان يا در فاصله ي زماني قابل تعيين .

anticoincidence circuit

مدار پاد همفرودي ~ مداري که چنانچه يکي از دو ورودي در فاصله ي زماني معين پالسي را دريافت و ديگري دريافت نکند پالس مشخصي را در خروجي توليد خواهد کرد .

anticoincidence counting

شمارش پاد همفرودي ~ ثبت تمام شمارش ها بجز موارد همفرودي در يک يا چند شمارنده ي مدار همفرودي .

antifading antenna

آنتن پاد محو شدگي ~ نوعي آنتن که تابش را عمدتاً به زاويه هاي فراز کوچک محدود مي کند تا اثر تابش امواج آسماني محو کننده را به حداقل برساند .

antiferroelectricity

پاد فزوالکتريسيته ~ پديده ي دي الکتريکي که در آن خطوط اطراف يون هاي با قطبش خود انگيخته در جهت هاي پاد موازي همراستا مي شوند .

antiferromagnetic material

ماده ي پاد فرومغناطيس ~ ماده اي که در آن قطبش مغناطيسي خود انگيخته در زير شبکه هاي معادل روي مي دهد . قطبش در يک شبکه به صورت پاد موازي باديگري همراستاست .