inertial guidance

inertial navigation

ناوبري لختي ~ کابربرد هدايت لختي براي ناوبري در هواپيما ها ف کشتيها ، فضا پيماها و زير درياييها . ناوبري در اين سيستم بر اساس بر آورد موقعيت و با توجه به محاسبات خودکار جهت ف مسافت ، و سرعت که از اندازه گيريهاي ژيروسکوپي و شتاب به دست مي آيند . انجام مي پذيرد .

inertial space

فضاي لختي ~ چارچوب مرجعي که نسبت به ستارگان ثابت طراحي شده است .

inertial switch

کليد لختي ~ کليدي که بر اثر تغيير ناگهاني سرعت ميزبان آن عمل مي کند .

infinite attenuation

تضعيف بي نهايت ~ تضعيف بسيار بزرگي که سبب مي شود ولتاژ اعمال شده به پايانه هاي ورودي يک فيلتر هيچگونه ولتاژ خروجي توليد نکند . اين عبارت بسامدي را مشخص مي کند که در آن فيلتراي با پيچک و خازنهاي بدون اتلاف ، تضعيف بي نهايت خواهد داشت .

inginite baffle

موج گير بي پايان ~ موج گير بلند گو که مانع از انتقال انرژي آکوستيکي از قسمت جلوي ديافراگم بلندگو به پشت آن مي شود . معمولاً به شکل يک محفظه ي درزبندي شده ي بزرگ است که بلندگو در حفره ي تعبيه شده در کي وجه آن نصب مي شود .

infinite clipping

برش بي پايان ، برش بي نهايت ~ برشي که مشخصه ي آن سطح آستانه ي بسار کوچک است که در نتيجه شکل موج خروجي اساساً مستطيلي خواهد بود .

infinite - impedance detector

آشکار ساز امپدانس بي نهايت ~ آشکار سازي که امپدانس مدار ورودي آن بي نهايت است .

infinite line

خط بي پايان ~ خط انتقال فرضي که مشخصه هاي آن متناظر با يک خط معمولي با طول بي نهايت است .

infinite resolution

درجه ي تفکيک بي نهايت ~ توانايي ايجاد تغيير بدون پله و پيوسته در مقدار خروجي روي تمام گستره ي يک وسيله . نمونه ي آن تغيير مقاومت يک پتانسيومتر است که بازوي متحرک آن روي عنصر مقاومتي فلزي و بدون فاصله ي هوايي حرکت مي کند .

infinity

بي نهايت ~ 1. يک عدد يا مقدار با بزرگي نامعين . ~ 2. هر عدد بزرگتر از بيشترين مقداري که مي تواند در ثبات رايانه ذخيره شود . در صورت محاسبه ي چنين عددي ف رايان متوقف مي شود و علامت هشدار در مورد وقوع يک سر ريز را مي دهد .