ink- jet cartridge


اصطلاح
برق و الکترونیک
18 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
کارتريج جوهر افشان ~ ظرف حاوي جوهر در يک چاپگر جوهر اشفشان براي افشاندن ذرات جوهريه روي کاغذ و تشکيل متن و تصوير . اين ظرف مي تواند داراي جوهر سياه ، جوهر رنگييا ترکيبي از آنها باشد . ناوک ( نازل ) بسيار کوچکي در آن به کار رفته که توسط رايانه و حافظه ي رايانه يا چاپگر تحريک مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت ink- jet cartridge معنی ink- jet cartridge معنی ink- jet cartridge به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک ink- jet cartridge در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
ink-jet printer , bubble-jet printer
چاپگر جوهر افشان ~ نوعي چاپگر غير ضربه اي که در رايانه هاي شخصي استفاده مي شود و عمل چاپ را از طريق تشکيل و تصوير کردن ذرات جوهر به روي کاغذ به صورت الکترواستاتيکي و از راه ناوک موجود روي کارتريج جوهر افشان انجام مي دهد . نويه ها با قالب ماتريس نقطه اي و در هنگام پويش عرضي کارتريج روي کاغذ چاپ مي ش ...

in- line electron guns
تفنگهاي الکتروني هم خط ~ مجموعه ي سه تفنگ الکتروني در يک صفحه ي افقي که رنگهاي قرمز ، سبز و آبي را در تلويزيون رنگي يا نمايشگر رايانه توليد مي کنند . باريکه هاي الکتروني از طريق يک ماسک شيار داريه نوارهاي فسفري عمودي بر خورد مي کنند . در لامپهاي تصوير تري نيترون ساخت شرکت سوني از اين تفنگها استفاده ...

in-line heads; stacked heads
هدهاي هم خط ~ دو هد نوار مغناطيسي که طوري نصب شده اند که شکافهاي آنها در حالت عمودي کاملاً همترازند . اين آرايش امروزه به صورت استاندارد در ضبط صوتهاي استريوفونيک استفاده مي شود.

inorganic liquid laser; neodymium liquid laser
ليزر مايع معدني ؛ ليزر مايع نئوديميم ~ ليزر مايعي که از مايعهاي معدني غير آلي نظير اکسي کلريد سلنيم - نئوديميم، يا کلريد فسفر با ناخالصي نئوديميم به عنوان ماده ي فعال استفاده مي کند. اين مايعها اگر چه بسيار سمي و خورنده اند ، اما نياز به سردسازي يا عملکرد پالسي ندارند.

in phase
هم فاز ~ امواج خاصي که داراي بسامد يکسان هستند و در هر لحظه از نقاط مشابه عبور مي کنند.

in-port
دهنه ي ورودي ~ ورودي شبکه .

input
ورودي ~ 1. انرژي يا سيگنالي که به وسيله ي الکترونيکي داده مي شود يا پايانه هايي که انرژي يا سيگنال به آن اعمال مي شود. 2. داده هايي که بايد توسط رايانه پردازش شود. 3. وارد کردن سيگنالها يا داده ها به رايانه يا ساير تجهيزات .

input block
بلوک ورودي ~ بخشي از حافظه ي داخلي رايانه که عموماً براي دريافت و پردازش اطلاعات ورودي اختصاص يافته است.

input capacitance
ظرفيت ورودي ~ ظرفيت انتقال اتصال کوتاهي که بين پايانه ي ورودي و همه ي پايانه هاي ديگر لامپ الکتروني که به هم متصل شده اند ( به جز پايانه ي خروجي ) وجود دارد. اين مقدار برابر با مجموع ظرفيتهاي بين الکترود ورودي و همه ي الکترودهاي ديگر بجز الکترود خروجي است.

input equipment
تجهيزات ورودي ~ وسايلي که داده ها را به داخل رايانه وارد مي کند.