insertion gain


اصطلاح
برق و الکترونیک
14 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
بهره ي جايگذاري ~ نسبت توان تحويلي به بخشي از سيستم پس از جايگذاري يک تقويت کننده به توان تحويلي به همان قسمت قبل از قرار دادن تقويت کننده بر حسب دسي بل بيان مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت insertion gain معنی insertion gain معنی insertion gain به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک insertion gain در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
insertion head
سرجايگذارنده ~ مکانيزمي که قطعات سرسيمدار را در سوراخهاي صفحه ي مدار چاپي قرار مي دهد. اين مکانيزم مي تواند داراي ابزارهاي خودکار براي برش ، شکل دهي ، و اتصال سرسيمهاي هر قطعه باشد.

insertion loss
اتلاف جايگذاري ~ اتلاف توان بار در اثر قرار دادن يک قطعه يا وسيله در نقطه اي از سيستم انتقال . به صورت نسبت توان بار دريافتي قبل از جايگذاري قطعه به توان دريافتي بعد از قرار دادن آن و بر حسب دسي بل بيان مي شود.

insertion voltage gain
بهره ي ولتاژ جايگذاري ~ نسبت مختلط مؤلفه متناوب ولتاژ پايانه هاي خروجي يک سيستم در هنگام قرار گرفتن تقويت کننده اي بين منبع و خروجي به ولتاژ خروجي در هنگام اتصال مستقيم منيع به پايانه هاي خروجي .

inside spider
توپک داخلي ~ قطعه اي انعطاف پذيري در درون پيچک صدا که آن را نسبت به قطبهاي بلندگوي ديناميکي به دقت در مرکز قرار مي دهد .

instantaneous automatic gain control
کنترل بهره ي خودکار لحظه اي ( آي اي جي سي ) ~ بخشي از سيستم رادار که با تنظيم خودکار بهره ي يک تقويت کننده ي پالس ، دامنه ي اوج پالس خروجي را نسبت به دامنه هاي مختلف اوج پالس ورودي ثابت نگه مي دارد. سرعت تنظيم براي اثر گذاشتن بر پالس در موقع عبور آن از تقويت کنده به اندازه ي کافي بالا است .

instantaneous companding
فشرده - متراکم سازي لحظه اي ~ تغييرات موثر بهره در پاسخ به مقادير لحظه اي موج سيگنال .

instantaneous particle velocity
سرعت لحظه اي ذره ~ سرعت کل ذره در يک نقطه منهاي سرعت ثابت آن در همان نقطه .

instantaneous peak power
توان اوج لحظه اي ~ يک مقدار نامي براي توان تقويت کننده ي شنيداري که ارزش عملي چنداني ندارد زيرا تصوير کاذبي از توانايي تقويت کننده مي دهد .

instantaneous power output
توان خروجي لحظه اي ~ آهنگ تحويل انرژي به بار در لحظه ي مشخص

instantaneous recording
ضبط لحظه اي ~ عمل ضبط به منظور باز توليد مستقيم بدون پردازشهاي بعدي .