integrated Services Digital Network


اصطلاح
برق و الکترونیک
35 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
شبکه ي رقمي خدمات مجتمع (آي اس دي ان ) ~ يک شبکه ي مخابراتي که در آن خدمات انتقال داده هاي رقمي و نيز ارتباطات صوتي از طريق شبکه ي تلفني هنگاني به مشترکان عرضه مي شود . در صورت استفاده از خطوط تلفني ويژه و سخت افزارها و نرم افزارهاي مخابراتي ، سرعت تبادل داده ها تا 128 کيلو بايت بر ثانيه مي رسد . استفاده از اين خدمات مستلزم پرداخت هزينه هاي مربوطه است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت integrated Services Digital Network معنی integrated Services Digital Network معنی integrated Services Digital Network به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک integrated Services Digital Network در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
integrating accelerometer
شتاب سنج انتگرال گير ~ تراديسنده اي که با گرفتن آنتگرال زماني از شتاب اندازه گيري شده ، ميزان سرعت و يا مسافت را اندازه مي گيرد در صورت نصب اين وسيله در موشک ، مي توان ان را طوري تنظيم کرد که با رسيدن سرعت موشک به اندازه ي مطلوب ، جريان سرخت را قطع کند .

integrating circuit integrator
مدار آنتگرال گي ، مدار مجتمع ~ مداري قياسي که از سيگنال ورودي انتگرال مي گيرد . اين مدار در ساده ترين شکل خود از يک مقاومت ، خازن ، و کليد به صورت سري با منبع ولتاژ تشکيل مي شود . با بسته شدن کليد ، جريان در مدار جاري مي شود و سيگنال آنتگرال گيري شده به صورت ولتاژ خروجي در دو سر خازن اندازه گيري مي ...

integrating filter
پالايه ي آنتگرال گير ~ فيلتراي که در صورت اعمال پالسهاي ولتاژ متوالي به آن ، مرتباً روي خازن خروجي بار ~ انبار مي کند .

integrating ionization chamber
اتاقک يونش انباشتي ~ نوعي اتاقک يونش که بار ~ جمع آوري شده را براي اندازه گيري هاي بعدي روي خازن ذخيره مي کند .

integating meter
سنجه ي جمعي ~ وسيله اي که مجموع انرژي الکتريکي يا ساير کمياب مصرف شده در يک فاصله زماني معين را محاسبه مي کند .

integrating timer
زمان سنج جمعي ~ زمان سنجي که مجموع تعدادي فاصله ي زماني کوچک را اندازه مي گيرد .

integrator
انتگرال گير ~ مداري که خروجي ان آنتگرال ورودي نسبت به زمان است .

intelligence
هوش ، اطلاعات ~ داده ها ، اطلاعات ، با پيامهايي که بايد ارسال يا ذخيره شوند .

intelligence signal
سيگنال اطلاعات ~ هر سيگنالي که اطلاعاتي نظير رمز، نمودارها و تصاوير نمابر ، موسيقي ، تصاوير تلويزيوني ، وصحبت را حمل مي کند .

intelligent cell
سلول هوشمند ~ 1. در سيستمهاي تلفن سلولي ، به مدارهايي گفته مي شود که بر مکالمات نظارت دارد . محل تلفن سلولي را تعيين مي کند وخدمات رساني را انجام مي دهد . 2. سلولي که تداخل موجود در آن هيچگونه اثر مخربي بر آن ندارد . اين سلول موجب افزايش ظرفيت و بهبود کارايي در زمينه ي ارسال صدا و داده مي شود . نام ...