intermittent defect


اصطلاح
برق و الکترونیک
19 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
نقص ادواري ~ نقصي که همواره وجود ندارد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت intermittent defect معنی intermittent defect معنی intermittent defect به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک intermittent defect در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
intermittent-duty rating
مقدار نامي کارادواري ~ مقدار نامي خروجي که بر اساس عملکرد وسيله در فواصل زماني معين و نه پيوسته ي آن مشخص مي شود.

intermittent-duty relay
رله ي کار - ادواري ~ رله اي که به منظور جلوگيري از داغ شدن پيچک آن ، در فواصلي از زمان بي انرژي مي شود.

intermittent reception
دريافت ادواري ~ نوعي عيب در گيرنده ي راديو که طي آن گيرنده گاهي درست و گاهي معيوب عمل مي کند. و اين فرايند در فواصل منظم يا نامنظم تکرار مي شود.

intermittent service area
منطقه ي خدمات ادواري ~ منطقه ي جغرافيايي در اطراف منطقه ي اصلي خدمات ايستگاه پخش که در آن موج زميني همراه با آثار تداخلي و محو شدگي دريافت مي شود.

intermodulation
مدوله سازي متقابل ~ مدوله سازي اجزاء موج مختلط توسط يکديگر و توليد امواج جديدي که بسامدهايشان برابر با مجموع و اختلاف مضارب صحيح بسامد اجزاي موج مختلط اصلي است.

intermodulation distortion
اعوجاج مدوله سازي متقابل ~ نوعي اعوجاج غير خطي که وجه مشخصه ي آن ظاهر شدن بسامدهايي در خروجي است که از مجموع و اختلاف مضارب صحيح مؤلفه هاي بسامدي ورودي به دست مي آيند.

intermodulation interference
تداخل مدوله سازي متقابل ~ نوعي تداخل که هنگامي روي مي دهد که دو سيگنال نامطلوب ورودي ب اندازه ي مقدار « آي-اف» گيرنده ي سوپرهترودين اختلاف بسامد داشته باشد و به دليل گزينندگي ضعيف گيرنده هر دو موفق به عبور ا زمدارهاي پيش گزين شوند. اين سيگنالهاي نامطلوب در طبقه ي مخلوط کننده با هم ترکيب مي شوند و س ...

internal resistance
مقاومت داخلي ~ مقاومت منبع ولتاژ که به صورت سري با آن عمل مي کند.

intenational atomic time
زمان اتمي بين المللي ~ زمان مشخص شده توسط ساعتهاي اتمي که مطابق با تعريف ثانيه در سيستم SI عمل مي کنند.

International Cicil Aviaition Organization
سازمان بين المللي هوانوردي غير نظامي [ ايکائو ] ~ موسسه ي وابسته به سازمان ملل متحد که سيگنالهاي استاندارد جهاني براي ناوبري هواپيماهاي غيرنظامي وضع مي کند.