ion plating

ion pump

تلميه ي يوني ، پمپ يوني ~ نوعي پمپ خلا که ملکولهاي گاز باقيمانده در آن ابتدا يونيده شوند و سپس به وسيله ي بارهاي الکتريکي به طرف پمپ کمکي يا تله ي يون کشيده مي شوند .

ion repeller

يون دفع کن ~ الکترودي در لامپ ذخيره ي بار که يک سد پتانسيل در برابر يونها ايجاد مي کند .

ion sheath

حفاظ يون ~ لايه اي از يونهاي مثبت در نزديکي يا روي سطح الکترود يک لامپ گازي که عمل کنترل را دچار محدوديت مي کند .

ion source , ion gun

منبع يون و تفنگ يوني ~ لايه اي از يونهاي مثبت در نزيدکي يا روي سطح الکترود يک لامپ گازي که عمل کنترل درا دچار محدوديت مي کند .

ion spot

لکه ي يوني ~ 1. لکه ي تيره اي که در نزديکي مرکز صفحه ي نمايش لامپ پرتوکاتدي بر اثر سوختگي يوني پديد مي آيد . 2. سيگنال کاذبي که بر اثر بمباران يوني هدف يا فوتوکاتد لامپ دوربين با لامپ تصوير ايجاد مي شود .

ion trap

تله ي يون ~ تمهيداتي براي جلو گيري از بمباران يوني صفحه ي نمايش و ايجاد لکه ي يوني در يک لامپ پرتو - کاتدي . معمولاً با کج کردن بخشي از کل تفنگ الکتروني و به کمک يک آهنرباي دائمي بيروني باريکه ي الکترونها طوري خم مي شود که توانايي عبور از روزنه ي ريز خروجي تفنگ الکتروني را داشته باشند به دليل سنگين ...

ion - trap maganet , beam bender

آهنرباي تله يون ، پر تو خم کن ~ يک يا چند آهنرباي دائم که قطبهاي آنها دور تا دور لامپ تصوير تلويزيوني قرار مي گيرند و ميدان مغناطيسي لازم براي به دام اندازي يونها در درون تفنگ الکتروني را فراهم مي کنند . گ

ion yield

ثمردهي يوني ~ تعداد زوج يونهاي توليد شده به ازاي هر ذره ي بر خورد کننده .

l -phase carrier

حامل فاز ( آي ) ~ حاملي در گيرنده ي تلويزيون رنگي که فاز آن به ميزان 57 درجه از زير حامل رنگ جدا شده است .

irdome

ايردم ، گنبدي زير قرمز ~ محافظ گنبدي يک آشکار ساز زير قرمز و اجزاي نوري آن از جنس کوارتز ، سيليسيم ، ژرمانيم ، ياقوت کبود . آلومينات کلسيم ، يا هر ماده يديگري که شفافيت بالايي در برابر انرژِ زير قرمز داشته باشد .