joystick

jump

پرش ~ دستولاعمل برنامه نويسي رايانه اي که به صورت مشروط يا نامشروط محل اجراي دستوالعمل بعدي را مشخص مي ند و رايانه را به آن هدايت مي کند . اين دستورالعمل مي تواند روند کار عادي رايانه را تغيير دهد .

jumper

پرش زن ~ قطعه ي کوتاه رسانايي که بين دو نقطه يا پايانه از مدار اتصال بر قر ار مي کند يا مسيري از وري شکستگي در مدار ايجاد مي کند .

jump table

جدول پرش ~ جدول نرم اافزاري از نشاني توابعي که مکرراً توسط برنامه ي در حال اجرا در رايانه ~ استفاده مي شود .

junction , wave guide junction

پيوند ، پيوندگاه ، اتصال موجبر ~ 1. ناحيه ي گذار بين دو منطقه ي نيمرسانا نظير کي پيوند PN و ~ يا بين يک فلز و يک نيمرسانا . چهار نوع پيوند عبارت اند از آلياژِ ، نفوذي ، الکتروشيميايي و رشدي . 2. قطعه اي که موجبر فرعي را با زاويه ي مشخص به موجبر اصلي متصل مي کند . نظير پيوند T ~ .

junction box

جعبه تقسيم ~ جايگاهي براي اتصال سيمها يا کابلها که حفاظت مکانيکي اتصالات را نيز انجام مي دهد .

junction capacitor

خازن پيوندي ~ نوعي خازن مدار مجتمع که از ظرفيت يک پيوند PN يا باياس معکوس استفاده مي کند . مي توان آن را همزمان با پيوندهاي امترو کلکتور ترانزيستورها ساخت . ~ بيشترين مقدار ظرفيت اين نوع خازن به چند صد پيکو فاراد محد ود مي شود .

junction field-effect transistor

ترانزيستور اثر - ميداني پيوندي [ جي فت] ~ ترانزيستور سه لايه ي تک قطبي که تنها بر مبناي حرکت بابر الکترون يا حفره - کار مي کند. در ترانزيستور " به طور عادي وصل " هر گاه ولتاژ درين ( drain) در ~ جي فت کانال - N نسبت به سورس ( source) مثبت و يا در جي فت کانال _ P نسبت به سورس منفي باشد، جريان از کانا ...

junction isolation

جداسازي پيوندي ~ نوعي روش ساخت که عناصر فعال يک مدار مجتمع را توسط پيوندهاي PN از نظر الکتريکي از هم جدا مي کند. در اين روش، نوعاً لايه هاي رونشستي نوع -N روي بسترهاي نوع -P رشد داده مي شود. و چاههاي جداسازي نوع -P در اطراف منطقه ي مورد نظر نفوذ داده مي شود.

junction transistor

ترانزيستور پيوندي ~ يک ترانزيستور دو قطبي که لايه ي مياني بيس آن بين نواحي اميتر و کلکتور قرار گرفته است و توسط پيوندهاي PN از آنها جدا مي شود. انواع مهم ترانزيستورهاي پيوندي عبارت اند از پيوند - رشدي ، پيوند - آلياژي ، نفوذي ( نظير مزا و صفحه اي ) و رونشستي.

justify

ترازبندي کردن ~ 1. تنظيم وضعيت چاپ نويسه ها روي کاغذ به گونه اي که طول خطها به اندازه ي مورد نظر باشد، و حاشيه هاي راست و چپ درست باشند . 2. انتقال محتويات ثبات ذخيره ي داده ها به گونه اي که مهمترين يا کم اهميت ترين رقم در موقعيت مشخصي در ثبات قرار گرفته گيرد.