Lambda

Lambert

لامبرت ~ واحد درخشايي در دستگاه « سي جي اس» که برابر با 1 پي cd/cmمربع است. لامبرت متناظر با درخشايي يکنواخت يک منبع پخش کننده ي کامل است که نور را با آهنگ يک « لومن » بر سانتيمتر مربع گسيل يا بازتاب مي کند. استفاده از « کاندلا» بر متر مربع ، واحد درخشايي در دستگاه « اس آي» ترجيح داده مي شود.

lamb wave

موج لمب ~ موج الکترومغناطيسي منتشر شده روي سطح يک جامد که ضخامت آن قابل مقايسه با طول موج باشد.

laminate

ورقه اي ~ محصولي که از پيوند دو يا چند لايه ماده به همديگر ساخته مي شود.

laminated core

هسته ي ورقه اي ~ هسته ي آهني يا از فولاد مخصوص که در پيچک ؛ ترانسفورمر ، آرميچر يا ساير وسايل الکترومغناطيسي استفاده مي شود . عايق بندي اين ورقه ها نوعاً به کمک روغن جلا يا لاک مخصوص انجام مي گيرد. ساختار ورقه اي اثر جريانهاي ادي رابه حداقل مي رساند.

laminated plastic

پلاستيک ورقه اي ~ نوعي ماده پلاستيکي که از اعمال فشار و گرما به ورقه هايي از ماده ي پر کننده و آغشته به رزين گرما سخت به دست مي آيد.

lamination

ورقه ~ يکي از صفحات نازک آهني يا فولادي که هسته ي ورقه اي يک مدار مغناطيسي را تشکيل مي دهند.

lamp bank

دسته لامپ ~ تعدادي لامپ التهابي با اتصال سري يا موازي که به عنوان بار مقاومتي و آزمايشهاي بار کامل تجهيزات الکتريکي استفاده مي شوند.

lamp cord

سيم لامپ ~ دو سيم موازي يا به هم پيچيده و نوعآً به شماره ي 18 يا 20 ( AWG) عمدتاً براي اتصال تجهيزات الکتريکي به پريز برق به کار مي روند.

landing beam

باريکه ي فرود ~ نوعي باريکه ي راديويي که سمت و ارتفاع آن به شدت جهت دار است و از باند فورد يک فرود گاه به طرف بالا ~ شيب پيد ا کرده است . اين باريکه به وسيله سيستم راهنماي فرود توليد مي شود و در سيستم فرود ابزاري به عنوان مسير پرواز هواپيما عمل مي کند .

land line

خط زميني ~ شبکه تلفن زميني ملي و بين المللي که داراي خطوط ريز موج ، ماهواره ، و کابلهاي زير دريايي است .